مریم خادمی» یکی از نویسندگان کتاب سخت شیرین

سوژه‌ها به شدت زندگی ما را تغییر دادند

کتاب سخت شیرین زندگی‌های پویای مادرانه امروز را به قلم« مریم خادمی» و« عاطفه مرادی» و با تنظیم نهایی« زهرا کاردانی» به تصویر می‌کشد. کتاب «سخت شیرین» روایت تلاقی نقش مادری با رشد فردی و کنشگری اجتماعی است؛ روایتی از تلاقی سختی‌ها و شیرینی‌های این راه. نویسندگان این کتاب تجربیات ۱۹ مادر را در جلسات مصاحبه بررسی و نقاط الهام‌بخش تجربیات آنان را از زبان خود مادران روایت کرده ند. زنانی که حالا نقششان بیش از گذشته پررنگ شده و حتی رهبری معظم انقلاب با درکی افق گشا از نقش پیشرانی اجتماعی زنان و دختران در پیشبرد انقلاب و حتی عرصه بین‌المللی سخن گفته‌اند. رونمایی این کتاب بهانه گفتگوی ما با مریم خادمی بود.

دوگانگی
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، «مریم خادمی» با پسر ۵ ماهه‌اش آمده، ۳۲ سال سن دارد و فارغ التحصیل مهندسی شیمی دانشگاه شریف وکارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی است. در سن ۲۳ سالگی ازدواج کرده و حاصل ازدواجش ۳ فرزند است. در طول مصاحبه پسر کوچکش آرام و بی‌صدا نهایت همکاری را با مادر می‌کند؛ خادمی به خنده می‌گوید: کلاً بچه‌ام خیلی اهل تعامل است. حدود ۱۰ سال می‌شود که در حوزه زنان پژوهش می‌کند چگونگی ورودش به این حیطه رااینطور تعریف می‌کند: در دوران دانشجویی شاهد بودم که دوستانمان که ازدواج می‌کردند و بعد از تجربه مادری دچار یکسری دوگانگی‌هایی می‌شدند، تحصیل در رشته‌های فنی و از طرفی محیط‌های کاری، فضای مادری و همسری را دچار چالش‌هایی می‌کرد. از همان زمان ذهنم درگیر این موضوع شد و مطالعات و پژوهش‌ها را شروع کردم.
مادران کنشگر
خادمی ابتدا با یک رویکرد فقهی با اساتیدی که آن زمان دردانشگاه شریف حضور داشتند پژوهشی با موضوع تکلیف تخصصی و اجتماعی زنان و اینکه آیا زنان تکلیف تخصصی و اجتماعی دارند؟ شروع می‌کند. بعد از آن پژوهش دیگری را بین دوستانش که از دانشگاه شریف فارغ التحصیل شده و بعد از آن نتوانسته بودند به رشد فردی‌شان ادامه دهند انجام می‌دهد. مسأله‌شناسی مادران نخبه، تجربه زیست مادران نخبه، مسائلی بود که بررسی می‌کنند، تا به این پاسخ برسند که این افراد چه مسائلی در زندگی خود داشته‌اند. مسأله مهم نارضایتی نسبی از زندگی بودکه عوامل متعدد و ریشه‌هایی که داشت. بعد از آن به این نتیجه می‌رسند که زندگی افرادی را مطالعه کنند که توانسته‌اند این نقش‌ها را با جمع کنند. افراد گروه دوم سوژه‌های کتاب سخت شیرین هستند، مادرانی که جنسی از کنش‌گری را رقم‌زده بودند، این پژوهشگرمی گوید: در این کتاب تعریف وسیعی از کنش‌گری را توضیح دادیم، ما لزوماً سراغ مشاغل رسمی نرفتیم، مادران کتاب نوآورند یعنی خودشان جنسی از کنش‌گری را رقم زده‌اند و کنش گری‌ها از مسیر مادری‌شان عبور می‌کند، مصاحبه‌های ما دو هدف را دنبال می‌کرد، یکی اینکه به لحاظ پژوهشی سؤال چگونگی جمع بین نقش‌ها را پاسخ بدهیم، که این افراد چگونه توانسته‌اند این جمع را محقق کنند ودوم کمک کنیم که این افراد تجربیات خودشان را ثبت کنند و در اختیار دیگران قرار دهند.
تجربه دیگران
این نویسنده با بیان اینکه ما با سوژه‌ها دوتا کار انجام دادیم، یکی اینکه مصاحبه مفصلی برای کار پژوهشی‌مان گرفتیم، دیگری اینکه کارگاه‌های روایت‌نگاری برای این مادران برگزار کردیم؛ ادامه می‌دهد: بعد اینکه یک جلسه با آن‌ها صحبت کردیم و نقاط الهام بخش زندگی‌شان پیدا شد کمک کردیم این نقاط را در قالب روایت بنویسند. بعد آن مشاهده کردیم خیلی از مادران در پیج‌های اینستاگرامشان فعال شدند و تجربیاتشان را ثبت کردند. ما‌امیدواریم یک خانم وقتی می‌خواهد وارد این مسیر شود با خواندن این تجربیات ترس و ابهام‌ها و نگرانی‌هایش برطرف شود. چون ما زنانی داریم که این کار را انجام می‌دهند، ولی دیده وشنیده نمی‌شوند و در اختیار دیگران قرار نمی‌گیرد. این سبب می‌شود هر خانمی که می‌خواهد این مسیر را شروع کند انگار باید از صفر آغاز کند، انگار هیچ‌وقت چنین چیزی وجود نداشته است و همه فشار‌ها را باید به تنهایی تحمل کند.
تلاقی فرهنگ
از خادمی درباره جذاب‌ترین موردی که در این پژوهش با آن روبرو شده است سؤال می‌کنیم پاسخ می‌دهد: یکی از سوژه‌های جذاب این کتاب خانم جمعه یک دختر لبنانی بود که با فرهنگ آنجا وارد ایران شده و همسرش پاکستانی است. تلاقی فرهنگ لبنان و پاکستان در بستر ایران صحنه زندگی را برای‌ایشان خیلی پیچیده می‌کند. این دو فرهنگ در بستر ایران به تفاهم می‌رسند و تلاقی در اینجا اتفاق می‌افتد. آن‌ها به خوبی توانستند تصویری از زن در جمهوری اسلامی را بهتر از خود ایرانی‌ها محقق کنند. یکی دیگر از سوژه‌های جالب افرادی‌اند که از مسیر مادری‌شان به نوعی کنش‌گری رسیدند مثل خانم آقایی که از مسیر مادری به تولید محصولات دینی رسیده یا خانم کارگر شریف از مسیر مادری و برطرف کردن نیاز کتاب خوانی فرزندش به کتابخانه خانگی رسیده که نیاز محله را تأمین می‌کند یا خانم طباطبائی که برای تأمین نیاز فرزند خودش به تجربه کردن در طبیعت به جامعه گردشگری در طبیعت رسیده است. این‌ها برای ما هم جرقه بود که می‌توان از بستر مادری راه‌هایی را برای کنش‌گری حرفه‌ای باز کرد و به جای حل مسأله بچه خودمان به صورت کارآمد‌تر یک مسأله از جامعه را حل کنیم. روایت‌ها همه جذاب و گیرا بودند و از هر سوژه کتاب چیزی را یاد گرفتیم و من و خانم مرادی روز‌ها‌ی زیادی تحت تأثیر سوژه بودیم. سوژه‌ها به شدت زندگی ما را متأثر کرد و زندگی ما تغییر داد. ما هم قوی‌تر شدیم سعی کردیم ویژگی‌هایی که آن‌ها داشتند را در خودمان ایجاد کنیم. کتاب را که شروع کردیم من وخانم مرادی یک فرزند داشتیم، ولی الان هر دو مادر سه فرزندیم.
افراط و تفریط
خادمی معتقد است: جامعه ما در زمان‌های مختلف دچار یکسری افراط و تفریط‌ها شده است، زمانی بر طبل فعالیت اجتماعی بیشتر و اشتغال کوبیده می‌شود، به نقش مادری توجه نمی‌شود، یک وقتی هم برعکسش اتفاق می‌افتد، مادری آنقدر بالا می‌آید و بزرگ و سنگین دیده می‌شود که این تصور پیش می‌آید که من اگر مادر شوم باید ۲۴ ساعته در خدمت فرزندانم باشم و این دست و پای من را می‌بندد و هیچ کار دیگری نمی‌توانم انجام دهم، یا تفکر اینکه اگر من به رشد خودم و علایق خودم برسم دارم خودخواهی می‌کنم و به فرزندان خودم ظلم می‌کنم. این کتاب مجموعه‌ای از مادران را نشان می‌دهد که توانسته‌اند روی یک صندلی متعادل بنشینند، هم مادر خوبی باشند هم خودشان را نادیده نگیرند و روی خودشان خط نکشند. وقتی یک مادر زیر چند نقشی شدن می‌رود اینکار ثمرات زیادی برای خودش دارد، چون کسی که قوی‌تر می‌شود توانایی بیشتری پیدا می‌کند و آثار آن کنش‌گری روی فرزندش منعکس می‌شود. مهمترین ویژگی این مادران که به فرزندان منتقل می‌شود سخت کوشی، تلاشگری و مسئولیت اجتماعی است. فرزند در بستری بزرگ می‌شود که مادر احساس مسئولیت اجتماعی می‌کند و خودش را در برابر جامعه مکلف و موظف می‌بیند و سخت کوش و درحال تکاپو است. بچه هم وقتی بزرگ می‌شود از مادر الگو می‌گیرد وسخت کوش و تلاشگر می‌شود.
برکات کار
مهندس خادمی در پایان با اشاره به اینکه یکی از موضوعات کتاب که به آن پرداختیم این بود که هرکدام از ما در زندگی یک مزیت نسبی داریم که بقیه ندارند، اذعان می‌کند: یکی مادری دارد که می‌تواند بچه‌هایش را نگهدارد، یکی همسر همراهی دارد، یکی به لحاظ مالی وضع خوبی دارد که می‌تواند پرستار بگیرد، یکی منزل مادر شوهرش نزدیک است، دوستانی دارد که پتانسیلشان در این زمینه است، یکی طرح کنش‌گری را جوری میریزد که اشتراکاتی با شرایط منزلش دارد، بستر خانه محل کنش‌گری با کودکش و همسرش شود. شخصاً محیط کارم این امکان را دارد که با فرزندانم آنجا حاضر باشم، معمولاً تا ۲ تا ۳ سالگی فرزندانم کاملاً کنارم بوده‌اند، بعد از آن از حمایت مادرم و همسرم استفاده می‌کنم و گاهی پرستار می‌گیرم در کنار خودم از فرزندم نگهداری می‌کند. خیلی وقت‌ها هم در فضای مجازی و در خانه با بچه‌ها کار را پیش می‌بریم. در کل این کار برای ما برکات زیادی داشت، جرقه یک مرکز نوآوری اجتماعی بانوان در پایان کتاب شکل گرفت؛ از این کار پژوهشی ما محتوایی را برای کارگاه نقش نما تولید کردیم و در آنجا ابعاد نگرشی و مهارتی جمع کردن بین نقش‌ها را رسیدگی می‌کنیم و کارگاه برگزار می‌کنیم. درصددیم کنش گری‌هایی قابل جمع با سایر بخش زندگی بانوان را طراحی کنیم، هدفمان شکل دادن زندگی یک پارچه برای بانوان است.

1400/12/11