فارس | تحلیل حجتالاسلام حسین مهدیزاده از نقش امامان محله در تحول اجتماعی؛
برای اینکه یک تمدن ریشهدار و پایدار شود، توسعه، پیشرفت و تحول باید به کوچکترین اجزای جامعه برسد؛ به محلهها، روستاها و هر جایی که مردم عادی زندگی میکنند. در تاریخ، این مأموریت به شکلهای مختلفی انجام میشده اما امروز طلاب، روحانیون و امامان محله نقش مهمی در توسعه و تحول جامعه دارند.
به گزارش فارس، برخی قدرتها این کار را با زور و نیروی نظامی پیش بردهاند؛ استعمارگران و امپراتوریها با سلاح و سرنیزه وارد میشدند. دیگران، مانند بازرگانان، از در تجارت و اقتصاد به این هدف دست یافتند؛ اگر اخلاقمدار بودند، آن مناطق را رونق دادند وگرنه آنها را استثمار کردند. اما برای تمدنهایی که بر پایه دین و معنویت شکل گرفتهاند، این وظیفه بر دوش نیروهای فرهنگی و علمی است. افرادی که با آگاهی و هدف در دل مردم زندگی میكنند.در انقلاب اسلامی، این رسالت عظیم به طلاب و عالمان دین سپرده شده است. نیروهایی که باید پیشگام رساندن پیام انقلاب به دورترین نقاط جامعه باشند، جایی که قلب تپنده ملت و بافتهای اصیل انسانی حضور دارند. در دورههای گذشته، مدلهایی مانند جهاد سازندگی یا اردوهای جهادی شکل گرفتند که بیشتر بر رفع لحظهای فقر متمرکز بودند، اما در سالهای اخیر، توجهی جدید به این مسئله شده که چه کسانی میتوانند پیشرفت را به مناطق مختلف برسانند.
بازگشت روحانیت به میدان، تکرار تاریخ موفق
حجتالاسلام حسین مهدیزاده استاد حوزه و دانشگاه و رئیس میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی یکی از اصلیترین عوامل پیشرفت و تحکیم انقلاب اسلامی را حضور فعال طلاب و استفاده از ظرفیت عظیم مساجد میداند و به فارس میگوید: مسجد بهعنوان پایگاه اصلی طلاب، نقشی فراتر از یک مکان عبادی دارد. مسجد در حقیقت ستاد فرماندهی میدانی است که در ایران به لحاظ سازماندهی و توانمندی، هیچ مجموعهای به گستردگی و تأثیرگذاری آن وجود ندارد. با وجود دهها هزار مسجد در سراسر کشور، این شبکه یک ساختار عظیم و پراکنده از ستادهای فرماندهی است که قابلیتهای بینظیری برای پیشبرد مأموریتهای انقلاب دارد.او همچنین به انتقادی جدی از رویکرد گذشته روحانیت اشاره میکند که در چهار تا پنج دهه اخیر، تلاش کرده تا خود را از میدان اجرایی دورنگه دارد و امور را به دیگران واگذار کند و تنها بر مأموریتهای مذهبی تمرکز داشته باشد. مهدیزاده معتقد است که این تجربهها به طور عمده ناکام بوده و نتیجهای جز دستاوردهای حداقلی نداشتهاند. در برخی موارد، قدرت به نیروهای دانشگاهی و تحصیلکرده سپرده شد، اما بعداً مشخص شد که بسیاری از آنها نگاهی غربگرا دارند و بهدرستی از مأموریت انقلاب اسلامی برای مردم ایران آگاهی ندارند.این استاد حوزه و دانشگاه به تغییر نگاهها در دهه اخیر اشاره میکند و میگوید که بازگشت روحانیت به نقش امامت و پیشروی در مناطق مختلف از طریق مساجد، به یکی از محورهای اصلی توجه تبدیل شده است. او بنیاد هدایت در سازمان تبلیغات اسلامی را پیشروترین جریان در این زمینه میداند و تأکید دارد که این نهاد با تمرکز بر تربیت امامان محلات و طلاب، توانسته است زمینهساز بارور کردن فکر و توان این افراد در مسیر انقلاب اسلامی باشد.
حجتالاسلام مهدیزاده همچنین بهنقد عملکرد سایر نهادها مانند ستاد ائمه جمعه، کانونهای فرهنگی مساجد، بسیج و معاونت تبلیغ حوزه میپردازد و معتقد است که این نهادها هنوز نتوانستهاند به طور جدی وارد میدان شوند و به مسئولیتهای خود در زمینه سازماندهی و تقویت نیروی انسانی عمل کنند. از دید او، این ضعفها میتواند برای آینده انقلاب اسلامی چالشبرانگیز باشد، چرا که این نهادها نقش مهمی در تربیت نیروهای انقلابی و فرهنگی دارند و باید به مسئولیتهای خود با نگاه مسئولیتپذیری بیشتری عمل کنند.
از طلبهپروری به آیندهسازی
حجتالاسلام مهدیزاده درباره عملکرد بنیاد هدایت در سالهای اخیر میگوید که این نهاد بهتدریج، گامبهگام و بادقت، سعی کرده است سازمان خود را تقویت و توسعه دهد. او معتقد است که در دورههای قبلی، تلاش بنیاد هدایت بر این بود که طلاب را مسئلهمحور تربیت کند و آنها را به سمت حل مشکلات هدایت کند. اما در دورههای اخیر، به ویژه در دورهای که با حضور شهید دارایی شکل گرفت، بنیاد هدایت سعی کرده است طلاب را به یک توانمندی بالاتر برساند؛ توانمندی که با کسب عقل روایتگری به آنها این امکان را میدهد که از یک دیدگاه کلان و جامع، همانند نگاه هلیکوپتری، فضای کلی کارشان را ببینند، تصویر کنند و آینده آن را به شکلی ترسیم کنند که مردم بتوانند در این تغییرات مشارکت کنند.
مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی تأکید میکند که این تلاش برای توانمندسازی طلاب در جهت روایتگری و تصویرسازی آینده، به نحوی است که مردم احساس کنند آیندهای که انقلاب اسلامی و پروژه دینی برای ایران در نظر گرفته، آیندهای قابل قبول و ارزشمند است. او معتقد است که اگر این روند به مدت یک دهه دیگر با همین آرامش و استحکام ادامه پیدا کند، بنیاد هدایت میتواند به یک الگوی قوی و کارآمد برای برنامهریزی و پیشرفت اسلامی تبدیل شود. این نیرو میتواند در آیندهای نزدیک، به یک نیروی بسیار مؤثر در ساخت و برنامهریزی برای پیشرفت کشور بدل شود.او به وضوح بیان میکند که اگر بنیاد هدایت را با هفت یا هشت سال پیش مقایسه کنیم، شاهد رشد و کارآمدی چشمگیری هستیم. او بر این باور است که این نهاد اگر همین مسیر را ادامه دهد، از حالت نیمه کارآمد کنونی عبور خواهد کرد و به یک نیروی قوی و تأثیرگذار در ساخت آینده انقلاب اسلامی تبدیل خواهد شد.
نشستهای ملی؛ بستر شکوفایی توانمندیهای امامان محله
حجتالاسلام مهدیزاده با تأکید بر اهمیت نشستهایی مانند نشست ملی شهید دارایی و تجمع امامان محله، معتقد است که این نشستها تأثیرات بسیار مثبتی در همافزایی و تبادل تجربیات میان امامان محله دارند. او بیان میکند که برنامه این نشست، بهگونهای طراحی شده بود که امامان محله دستاوردهای خود را برای یکدیگر روایت کنند و از تجربههای مختلف بهره ببرند. به نظر او، ایده برگزاری چنین نشستهایی، با تمرکز بر روایتگری و تصویرسازی دستاوردهای مناطق مختلف، یکی از بهترین ایدهها بوده است. هر گروه به طور میانگین حداقل ۲۰ تا ۳۰ روایت از مناطق دیگر شنیده و این تعامل تجربیات به طور قابلتوجهی بر روحیه و توانمندی آنها تأثیر گذاشته است.او به نمونهای از امامان جماعت اشاره میکند که توانسته است در یکی از محلههای بسیار محروم و ناامید استان زنجان، با تلاش پیگیر و ارتباط مؤثر با مردم و مسئولین، تغییرات بزرگی ایجاد کند. این امام جماعت طی چهار سال، منطقهای را که هیچ امیدی به بهبود آن نبود، به نقطهای رسانده که مسئولین منطقه خودشان رئیسجمهور را در یکی از سفرهای استانی به آنجا دعوت کردند. سپس در عرض یکی دو سال، استان موفق شد که تصویب کند ساکنان این منطقه به دلیل شرایط نامساعد جغرافیایی به مکان دیگری منتقل شوند؛ تغییری که بدون حمایت مردمی و اعتماد به این امام جماعت ممکن نبود.
حجتالاسلام مهدیزاده معتقد است که چنین سطحی از تأثیرگذاری و تصمیمگیری در استانها بسیار نادر است، بهخصوص زمانی که این تحولات توسط امامان جماعتی بدون قدرت اجرایی مستقیم انجام میشود. او این دستاوردها را نشانهای از توانمندی بالای امامان محله میداند و تأکید میکند که اگر این احساس توانایی در ذهن طلاب شکل بگیرد، میتوانند اقدامات بزرگی را برای اصلاح و بهبود محلههای خود انجام دهند؛ نهتنها کارهای کوچک روزمره مانند توزیع بستههای غذایی، بلکه تغییرات بنیادینی که مردم به آنها اعتماد کنند و به آن تن دهند.او با اشاره به چندین نمونه دیگر از این دستاوردها که در همین دوره به اشتراک گذاشته شده، تأکید میکند که این نشستها به طلاب نشان دادهاند که با آرامش، مداومت و داشتن ایدهای روشن، میتوانند دستاوردهای بزرگی خلق کنند و تأثیرات عمیقی بر جامعه بگذارند.
نقش امامان محله در کاهش مشکلات اجتماعی از فقر تا اعتیاد
حجتالاسلام مهدیزاده درباره تأثیر حضور فعال امامان محله بر کاهش مشکلات اجتماعی مانند فقر، بیکاری و اعتیاد میگوید که نقش روحانیت در جامعه ایران برای حل مشکلات و پیشرفت، یک مسئله تاریخی و ریشهدار است. او اشاره میکند که اگر به تاریخ ایران نگاه کنیم، میبینیم که علما نقش بزرگی در شکلگیری و توسعه شبکههای بهداشت، درمان و آموزش داشتهاند. او معتقد است که اگر نقش علما در تأسیس بیمارستانها و مدارس را از تاریخ ایران حذف کنیم، بسیاری از این مؤسسات امروز وجود نداشتند.
اما در سالهای اخیر، با ظهور جمهوری اسلامی و تمرکز بیشتر بر دولت، این نقش به نفع دولت کمرنگتر شد و بسیاری از امور به دولت سپرده شد. مهدیزاده بر این باور است که اکنون با شکلگیری پیوندی جدید بین دولت و نهادهای افقی جامعه مانند مساجد و روحانیت، این تأثیرگذاری میتواند دوباره شدت بگیرد و به روزهای طلایی بازگردد. او معتقد است که این روند میتواند باعث شود روحانیت نقش پررنگتری در حل مشکلات جزئی و اجتماعی ایفا کند.این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا این تأثیرگذاری برای محلهها ملموس است یا نه، توضیح میدهد که این مسئله به خود محلهها و امامان جماعت آنها بستگی دارد. برخی از روحانیون توانمندی و ظرفیت خود را درک کرده و بهخوبی در حل مشکلات محله نقشآفرینی میکنند، درحالیکه برخی دیگر هنوز به این درک نرسیدهاند. اما او تأکید میکند که روایتگری نقش بسیار مهمی در ملموستر کردن این تأثیرگذاری دارد. اگر یک امام جماعت اقدامات بزرگی انجام دهد اما آنها را روایت نکند، این دستاوردها بهسرعت از چشمها کنار میرود و فراموش میشود. او اشاره میکند که در این دوره تلاش شده تا به طلاب اهمیت روایتگری فهمانده شود و آنها متوجه شوند که این روایتها چگونه میتوانند نقش روحانیت را در جامعه بیشتر به نمایش بگذارند و مردم را به تأثیرگذاری این نقش امیدوار کنند.
قدرت روایتگری؛ کلید تحول در محلهها
مهدیزاده در پاسخ به این انتقاد که روایت امامان محله بیشتر جنبه نمادین دارد تا عملی، تأکید میکند که روایتگری همواره ابزاری برای ایجاد حرکت، تحرک و امید در جامعه بوده است. او میگوید که هیچ نظریه فرهنگی نمیتواند نقش روایت را بهعنوان پدیدهای صرفاً نمادین نادیده بگیرد.
او اضافه میکند که در عمل نیز مشاهده شده که روایتهای طلاب از تجارب خود برای یکدیگر، احساس توانمندی و انگیزه را در آنها تقویت کرده است. این روایتها نهتنها به درک عمیقتری از موفقیتهای ممکن در مناطق مختلف کمک میکند، بلکه باعث میشود طلاب متوجه شوند که میتوانند کارهای بزرگتری را در محلههای خود انجام دهند.به عبارتی، روایتگری بهعنوان یک ابزار مهم، به طلاب امکان میدهد تا با تبادل تجربیات و ایدهها، به همدیگر انگیزه و انرژی بدهند و در نتیجه، تأثیرگذاری خود را در جامعه تقویت کنند. این امر میتواند به کاهش مشکلات اجتماعی و ایجاد تغییرات مثبت در محلهها کمک کند.رئیس میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی در توصیه به کسانی که به نقش امامان محله در ارتقای وضعیت محلهها باور دارند، بر اهمیت روایتگری تأکید میکند. او نخستین توصیهاش را این میداند که فعالان این حوزه باید شروع به روایتکردن فعالیتهای خود کنند؛ هم روایتگری را یاد بگیرند و هم آن را منتشر کنند. این کار به تدریج به آنها کمک میکند تا متوجه شوند چه نوع روایتهایی میتواند به رشد و پیشرفت کمک کند و کدام روایتها به درد نمیخورند.مهدیزاده میافزاید که روایت کردن، بهویژه در دوره نشست شهید دارایی، یک فناوری مهم و بزرگ بود که هنوز در جبهه انقلاب اسلامی و حکومت دینی به خوبی رشد نکرده است. اگر این فناوری بهدرستی توسعه یابد، طلاب و سازمانهای مسجد و روحانیت میتوانند مأموریتها و توانمندیهای میدانی خود را بهتر شناسایی و درک کنند.
او همچنین اشاره میکند که در سالهای اخیر، طلاب حاضر در میدانها و محلهها یاد گرفتهاند که باید به حل مسائل بپردازند و صرفاً به سخنرانی و حرف زدن اکتفا نکنند. اکنون وقت آن است که این دستاوردها بهخوبی روایت شوند؛ چرا که روایتگری به ارتقای عقل عملی جامعه کمک میکند و باعث میشود افراد بهتر و کارآمدتر در راستای حل مشکلات اجتماعی و ارتقای وضعیت محلههای خود اقدام کنند.
1403/07/06