به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پیامبران در ادیان الهی همواره مورد تقدیس و احترام مؤمنان بودهاند، بهویژه مسلمانان که بنا بر تعالیم اسلام به رسالت تمام انبیای الهی آنان اعتقاد دارند، و بهخصوص شیعیان که قائل به عصمت پیامبران هستند و نیز به شفاعت و توسل به ایشان هم معتقد هستند و به زیارت اولیای الهی میروند. بنابراین اگر در جایی از دنیا قبر پیامبری یافت شود، آن مکان تبدیل به مکانی مقدس میشود و اهمیت آن افزون میگردد.
در کتاب مقدّس اشاراتی به سرزمین ایران (پارس) و دوران اسارت یهود و برخی پیامبران آن و آزادی ایشان بدست کوروش هخامنشی شدهاست. امروزه بیش از 47 مقبره در نقاط مختلف ایران به پیامبران الهی به ویژه پیامبران بنیاسرائیل منتسب است که معرفی، توصیف و بررسی صحت این انتسابات با توجه به این مهم که اکثریت پیامبران در غرب خاورمیانه امروزی میزیستند و رسالتشان هدایت اقوام غیرایرانی بودهاست، محل تحقیق قرار گرفتهاست.
در این کتاب، به قدر توان و بر اساس اسناد موجود، ضمن معرفی و توصیف مقابر و شرح زندگانی آن پیامبران، تا حدی شبهات پیش آمده در زمینه مورد نظر و درستی یا نادرستی این انتسابات از نظر تاریخی بررسی شده و از سوی دیگر، از آنجا که بسیاری از مردم از وجود چنین مقابری ناآگاهند یا از آنها اطلاع کافی ندارند، این قبور معرفی و توصیف شدهاند.
گفتنی است مقابر دیگری نیز در نقاط مختلف ایران موجود است که در برخی خبرگزاریها گفته شده مربوط به پیامبران است، اما نه تنها در فهرست قبور ثبت شده در بخش بقاع متبرکه سازمان اوقاف موجود نبود، بلکه در بررسیهای اولیه بهوضوح، کذب انتساب آنها نزد مؤلف ثابت شد و در نتیجه از ذکر نام و توصیفشان خودداری نمود.
به گفته مولف، در پژوهش حاضر، «کمبودِ منابع» بزرگترین مانع در انجام تحقیق بود و حتی در کتاب مقدّس و قرآن هم اشارات دقیق و روشنی به محل زندگی و فوت اکثریت این بزرگان نشدهاست، اما مولف با بهرهگیری از کتب تفسیری و دانشنامههای موجود، چون دایرةالمعارف کتاب مقدس، قاموس کتاب مقدس، لغتنامه دهخدا، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، دایرةالمعارف بقاع متبرکه، و همچنین بررسی نوشتههای مورخین و سیاحان و به ویژه آثار منتشر شده از مزارشناس بزرگ، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، تا حدودی به نتایج مطلوب خود رسیدهاست. مولف در پی یافتن پاسخ این پرسش است که از چه دورهای و در چه شرایطی این بناها بوجود آمدهاند و آیا در گذشته انتساب این مقابر به افراد مدفون در آن نیز همانند امروزه بوده یا احتمال همنامی فرد مدفون با یک پیامبر موجب این مسئله شده و چرا برای برخی پیامبران مقابر متعددی در بیش از یک نقطه ذکر شده- چنانکه برای حضرت ایوب و حضرت دانیال 4 مقبره و برای حضرت جرجیس 3 مقبره در استانهای مختلف وجود دارد- و نسبنامههای موجود در مقابر دلیل مناسب و کافی برای نسبت دادن این مقابر به آن پیامبر خاص هست یا خیر؟
مولف در حین تحقیق و بررسی منابع جدید، مقابر جدیدی نیز یافته که آنها را هم معرفی کردهاست؛ بطور مثال در مواردی سیاحی از منطقهای بازدید داشته و نام آن مقبره و جزئیات آن را ذکر کردهاست.
در بررسی متون تاریخی، مورخین روایات مختلفی را پیرامون پیامبران مطرح کردهاند. مولف پس از بررسی و تطبیق با متن اصلی تورات و قرآن، روایت مورخ را فاقد اعتبار قلمداد و از ذکر آن در کتاب خودداری کردهاست؛ بعنوان مثال در برخی منابع، پیامبران را همدوره پادشاهان افسانهای و اسطورهای قلمداد کردهاند که به زعم نویسنده سند محکم و مکتوبی برای این مطلب وجود ندارد.
در این کتاب ابتدا قبور منتسب به انبیا در ایران معرفی شدهاند و سپس در مورد هر پیامبر، بحثی پیرامون نام، شخصیت، شرح زندگی، خدمات و نبوت آن حضرت بطور اجمالی انجام و در نهایت با بررسی دادههای تاریخی، تحلیل صورت میگیرد. البته در مواردی که هیچگونه اطلاعاتی در زمینه معرفی مقبره بدست نیامده، صرفاً به معرفی محل آن اکتفا شدهاست.
بررسی زندگانی پیامبران به این منظور صورت گرفته که دریافته شود در تاریخ زندگانیشان نشانی از حضور در سرزمین پارس (ایران) و ادلهای جهت اثبات این هجرت یافت میشود یا خیر که نویسنده جز در چند مورد خاص در سایر موارد به این منظور نرسیدهاست؛ عمده مطالب ذکر شده در منابع مربوط به دوران هخامنشیان و دوره اسارت دوم یهودیان در بابل است که در نهایت با تصرف بابل توسط کوروش هخامنشی و آزادی یهودیان، بسیاری از آنان به ایران آمده و در این خاک اقامت گزیدند. از اسارت اول یهودیان که در نتیجه حمله آشوریان به سرزمین مقدس و آوارگی یهودیان بود، نیز در منابعی یاد شده و ذکرِ آن رفته که عدهای روانه سرزمینهای شرقی بویژه ایران شدهاند.
البته با وجود نیافتن سند و مدرک کافی در اکثریت موارد (بنا بر گفته نویسنده)، باز هم این مقابر دارای اهمیت و نشاندهنده پیوند و علاقه ایرانیان به دینداری و توحیدگرایی آنان است.
در کتاب مقدّس اشاراتی به سرزمین ایران (پارس) و دوران اسارت یهود و برخی پیامبران آن و آزادی ایشان بدست کوروش هخامنشی شدهاست. امروزه بیش از 47 مقبره در نقاط مختلف ایران به پیامبران الهی به ویژه پیامبران بنیاسرائیل منتسب است که معرفی، توصیف و بررسی صحت این انتسابات با توجه به این مهم که اکثریت پیامبران در غرب خاورمیانه امروزی میزیستند و رسالتشان هدایت اقوام غیرایرانی بودهاست، محل تحقیق قرار گرفتهاست.
در این کتاب، به قدر توان و بر اساس اسناد موجود، ضمن معرفی و توصیف مقابر و شرح زندگانی آن پیامبران، تا حدی شبهات پیش آمده در زمینه مورد نظر و درستی یا نادرستی این انتسابات از نظر تاریخی بررسی شده و از سوی دیگر، از آنجا که بسیاری از مردم از وجود چنین مقابری ناآگاهند یا از آنها اطلاع کافی ندارند، این قبور معرفی و توصیف شدهاند.
گفتنی است مقابر دیگری نیز در نقاط مختلف ایران موجود است که در برخی خبرگزاریها گفته شده مربوط به پیامبران است، اما نه تنها در فهرست قبور ثبت شده در بخش بقاع متبرکه سازمان اوقاف موجود نبود، بلکه در بررسیهای اولیه بهوضوح، کذب انتساب آنها نزد مؤلف ثابت شد و در نتیجه از ذکر نام و توصیفشان خودداری نمود.
به گفته مولف، در پژوهش حاضر، «کمبودِ منابع» بزرگترین مانع در انجام تحقیق بود و حتی در کتاب مقدّس و قرآن هم اشارات دقیق و روشنی به محل زندگی و فوت اکثریت این بزرگان نشدهاست، اما مولف با بهرهگیری از کتب تفسیری و دانشنامههای موجود، چون دایرةالمعارف کتاب مقدس، قاموس کتاب مقدس، لغتنامه دهخدا، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، دایرةالمعارف بقاع متبرکه، و همچنین بررسی نوشتههای مورخین و سیاحان و به ویژه آثار منتشر شده از مزارشناس بزرگ، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، تا حدودی به نتایج مطلوب خود رسیدهاست. مولف در پی یافتن پاسخ این پرسش است که از چه دورهای و در چه شرایطی این بناها بوجود آمدهاند و آیا در گذشته انتساب این مقابر به افراد مدفون در آن نیز همانند امروزه بوده یا احتمال همنامی فرد مدفون با یک پیامبر موجب این مسئله شده و چرا برای برخی پیامبران مقابر متعددی در بیش از یک نقطه ذکر شده- چنانکه برای حضرت ایوب و حضرت دانیال 4 مقبره و برای حضرت جرجیس 3 مقبره در استانهای مختلف وجود دارد- و نسبنامههای موجود در مقابر دلیل مناسب و کافی برای نسبت دادن این مقابر به آن پیامبر خاص هست یا خیر؟
مولف در حین تحقیق و بررسی منابع جدید، مقابر جدیدی نیز یافته که آنها را هم معرفی کردهاست؛ بطور مثال در مواردی سیاحی از منطقهای بازدید داشته و نام آن مقبره و جزئیات آن را ذکر کردهاست.
در بررسی متون تاریخی، مورخین روایات مختلفی را پیرامون پیامبران مطرح کردهاند. مولف پس از بررسی و تطبیق با متن اصلی تورات و قرآن، روایت مورخ را فاقد اعتبار قلمداد و از ذکر آن در کتاب خودداری کردهاست؛ بعنوان مثال در برخی منابع، پیامبران را همدوره پادشاهان افسانهای و اسطورهای قلمداد کردهاند که به زعم نویسنده سند محکم و مکتوبی برای این مطلب وجود ندارد.
در این کتاب ابتدا قبور منتسب به انبیا در ایران معرفی شدهاند و سپس در مورد هر پیامبر، بحثی پیرامون نام، شخصیت، شرح زندگی، خدمات و نبوت آن حضرت بطور اجمالی انجام و در نهایت با بررسی دادههای تاریخی، تحلیل صورت میگیرد. البته در مواردی که هیچگونه اطلاعاتی در زمینه معرفی مقبره بدست نیامده، صرفاً به معرفی محل آن اکتفا شدهاست.
بررسی زندگانی پیامبران به این منظور صورت گرفته که دریافته شود در تاریخ زندگانیشان نشانی از حضور در سرزمین پارس (ایران) و ادلهای جهت اثبات این هجرت یافت میشود یا خیر که نویسنده جز در چند مورد خاص در سایر موارد به این منظور نرسیدهاست؛ عمده مطالب ذکر شده در منابع مربوط به دوران هخامنشیان و دوره اسارت دوم یهودیان در بابل است که در نهایت با تصرف بابل توسط کوروش هخامنشی و آزادی یهودیان، بسیاری از آنان به ایران آمده و در این خاک اقامت گزیدند. از اسارت اول یهودیان که در نتیجه حمله آشوریان به سرزمین مقدس و آوارگی یهودیان بود، نیز در منابعی یاد شده و ذکرِ آن رفته که عدهای روانه سرزمینهای شرقی بویژه ایران شدهاند.
البته با وجود نیافتن سند و مدرک کافی در اکثریت موارد (بنا بر گفته نویسنده)، باز هم این مقابر دارای اهمیت و نشاندهنده پیوند و علاقه ایرانیان به دینداری و توحیدگرایی آنان است.