حجت‌الاسلام صحتی سردرودی:

عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی اصلی‌ترین شاخصه نسل‌حسینی است

حجت‌الاسلام محمد صحتی سردرودی،نویسنده و عاشورا پژوه گفت: عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی اصلی‌ترین شاخصه نسل حسینی است.

عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی اصلی‌ترین شاخصه نسل‌حسینی است

عدالت‌طلبی و ظلم‌ستیزی اصلی‌ترین شاخصه نسل‌حسینی استقطعا همه ما برای تربیت نسل حسینی باید به یکسری اصول و قواعد پایبند باشیم تا بتوانیم فرزندانی دوستدار اباعبدالله الحسین(ع) به جامعه شیعه تحویل دهیم. گرچه ممکن است این معیارها از نگاه افراد مختلف باهم کمی متفاوت باشد اما طبیعتا آنچه بیشتر از هرچیز حائزاهمیت است و می تواند سرمشق راه معلمان و شاگردان این راه قرار گیرد، اشراف به واقعه عاشورا و اندیشه های واقعی سیدالشهدا(ع) است. موضوعی که حجت‌الاسلام محمد صحتی سردرودی نیز به‌عنوان شرط اصلی تربیت نسل حسینی از آن یاد می‌کند و دوری و مقابله با تحریفات را بسیارمهم می داند. این کارشناس مذهبی که به‌عنوان یک عاشوراپژوه و متخصص در بحث تحریفات واقعه عاشورا شناخته می‌شود، ضمن پرداختن به این موضوع، مباحثی چون فلسفه و فضائل زیارت سیدالشهدا را نیز برایمان تشریح می‌کند.

همه ما شیعیان دوست داریم درجمع دوستداران واقعی اباعبدالله الحسین(ع) قرار گرفته و با تربیت فرزندانی حسینی، این زنجیره را تداوم بخشیم اما واقعا نسل حسینی چه ویژگی هایی دارد و برای تربیت چنین نسلی باید روی چه نکاتی بیشتر تمرکز کرد؟

«انصاف چه عدل و آشتی،اصل علی است، تعریف محمد و خدا عدل علی است؛ سید به کسی بگو که عادل باشد، هرکس که ستم نکرد از نسل علی است.» بنده حدود ۲۰ سال پیش این رباعی را تحت عنوان نسل علی(ع) سرودم و برهمین اساس نیز معتقدم، هر انسانی که ظلم نکند، عادل و منصف باشد و زندگی اش، درمسیر توسعه عدالت و انصاف پیش رود، قطعا از نسل علی(ع) و به تبع آن از نسل حسن و حسین(ع) و پیامبر(ص) است، درست همانطور که پیامبر(ص) در مورد سلمان فارسی می فرمودند:« سلمان از ما اهل بیت نبوت است.»به واقع عدل و انصاف سلمان باعث شده بود که پیامبر، سلمان را از خانواده خود بدانند. چه بسا که در فرهنگ قرآن و اسلام نیز، عدالت و گریز از ظلم به‌عنوان رمز انسان بودن عنوان شده است. همچنین در وصیت حضرت علی(ع) در نهج البلاغه آمده است:« من به شما وصیت می‌کنم که در قومتان همیشه دشمن ستمگر و ظالم و یار و یاور مظلوم باشید.»درجایی دیگر هم می خوانیم:« اگر میان دوراهی قرار گرفتید که مظلوم باشید یا ظالم و راه سومی نبود، سعی کنید ظالم نباشید و مظلومیت را برگزینید.»

پس با این اوصاف، شما تمام ویژگی های نسل حسینی را در دو واژه عدالت طلبی و ظلم ستیزی می دانید.

باتوجه به فرمایشات و روایات بزرگان دین و حتی آیات الهی، می توان به خوبی دریافت که نسل واقعی حسین، نسلی عدالت محور است و کسانی به راستی پیرو و فرزند معنوی و تربیتی حضرت سیدالشهدا(ع) هستند که در زندگیشان به هیچ وجه از دایره عدالت و انصاف خارج نشوند و همچنین به کسی ظلم نکنند. همانطور که می دانید مشهورترین القاب امام حسین(ع) نیز، شهید و مظلومیت ایشان است و ما می توانیم با استناد به همین دو لقب مشهورف به وظایف و معیارهای خود برای تربیت نسل حسینی آگاه شویم. به واقع، امام حسین(ع) به فرمایش پدرشان، مظلوم شدند تا ظالم نشوند، زیرا دشمنان راه سومی برای ایشان نگذاشته بودند و حضرت سیدالشهدا(ع) مظلومیت را برگزیدند.

شما در بحث تحریفات عاشورا به صورت تخصصی فعالیت داشته اید و به خوبی می دانید که بیان درست حقایق عاشورا و بدور از هرگونه تحریفات، تاثیری مستقیم در تربیت نسل حسینی واقعی دارد. می خواهیم کمی در این باره برایمان صحبت کنید.

واقعیت این است که تا از تحریفات نگریزیم و امام حسین(ع) را همانطوری که بود نشناسیم، نمی توانیم پیرو امام حسین(ع) یا ادامه دهنده وجود معنوی و فکری ایشان باشیم و از نسل حسین محسوب شویم، پس باید درست بشناسیم تا بتوانیم درست عمل کنیم که درست شناختن هم مستلزم این است که تحریفات و آنچه که ساخته و پرداخته برخی ها در طول تاریخ بوده است دور بریزیم و بدنبال کسب حقایق باشیم. متاسفانه بسیاری از حکام مستبد در طول تاریخ از بنی امیه و بنی عباس گرفته تا صفویه و قاجاریه و حتی حکومت پهلوی همیشه می خواستند سوار موج شوند تا با سوء استفاده از عشق مردم به امام حسین(ع) به اهداف خودشان برسند. مثلا ناصرالدین شاه قاجار با آن همه ستمی که می کرد اما بزرگترین تکیه را در تهران ساخت، چون می خواست فرهنگ عاشورا را مصادره کرده و به استخدام استبداد خودش درآورد. افرادی همچون ناصرالدین شاه همواره به تحریفات دامن می زدند و نمی گذاشتند حقایقی که می توانست ستمگران و ظالمان را رسوا کند، در کتاب ها نوشته شود، بلکه می آمدند و قصه هایی می ساختند تا بگویند واقعه عاشورا اختلاف شخصی یا طایفه ای بوده است؛ وقتی هم که چنین مباحثی مطرح شده و جا بیفتد قطعا واقعه عاشورا کارایی خودش را از دست می دهد و می تواند تربیت نسل ها را به مخاطره بیندازد.

با این حساب علم به حقایق عاشورا را از شروط اصلی تربیت نسل حسینی می دانید.

بله دقیقا. این ما هستیم که باید حقایق عاشورا و اندیشه های امام حسین(ع) را بشناسیم و نگذاریم که یکسری افراد ظالم و فرصت طلب، با سخنان و تحریفاتشان هرآنچه که می خواهند را به خورد ما بدهند. مثلا امروزه ممکن است شخص ظالمی که اهل هرگونه فساد فردی و اجتماعی است، بیاید و هیات بزند، برای امام حسین(ع) عزاداری کند و هزینه های بسیاری هم بپردازد، اما به واقع او می خواهد سرپوشی بر ظلم خود بگذارد و از طرفی با بیان خرافه ها و تحریفاتش، ما را از اصل واقعه عاشورا دور کند، بنابراین ما باید هشیار باشیم و با شناخت این دست از افراد، فرصت را از آن ها بگیریم. ما باید بدانیم که ریاکاران و ستمکاران در هر حکومتی هرگز بیکار ننشسته و از هرچیزی که مردم خوششان بیاید، سوء استفاده می‌کنند تا به اهدافشان برسند.

باتوجه به اینکه در آستانه اربعین هستیم، می خواهیم در رابطه با پیشینه و فلسفه زیارت سیدالشهدا به‌ویژه زیارت اربعین هم برایمان توضیح دهید.

مقوله زیارت، حاشیه ای بر حج عمره است. در کتاب های فکری مثل مسائل الشیعه، اربعه، بحار الانوار و...، در کنار حج عمره، به زیارت هم پرداخته شده است. البته در عصر حضور خود ائمه شیعه که حدود ۲۵۰ سال طول کشید نیزعلاوه بر وجود حج عمره، زیارت مزار امام حسین(ع) نیز رونق داشت و بسیار هم نسبت به آن به‌ویژه زیارت روز اربعین، عاشورا،عرفه و حتی شب های جمعه تاکید می شد، بنابراین پیشینه توصیه به زیارت اربعین به زمان خود ائمه برمی گردد. در کتاب کامل الزیارات که از اواخر قرن سوم وجود داشته و از معتبرترین کتاب ها به شمار می رود، می توان نسبت به فضائل زیارت سیدالشهدا به یقین رسید.

مهمترین فضائل و برکات زیارت سیدالشهدا(ع) چیست؟

گاهی گفته می‌شود که یکبار زیارت امام حسین(ع) معادل ۲۵ حج عمره به همراه خاتم الانبیاست. حتی می‌گویند ثواب زیارت امام حسین بیشتر از ده ها جهاد در راه خدا و در رکاب نبی اکرم(ص) است. سید بحرالعلوم نیز در منظومه ای می‌گوید:« از حدیث کعبه و کربلا روشن شد که رتبه و ثواب کربلا از کعبه هم بیشتر است.» به واقع، دروصف فضائل زیارت سیدالشهدا (ع)، روایات بسیاری وجود دارد اما واقعا چرا این چنین است و فلسفه آن چیست؟ این ها انسان را به تعجب وامی دارد و حتی برای خود من هم بیش از ۲ دهه جای سوال بود و آرام و قرار نداشتم که چرا تا این حد به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) توصیه شده و دارای ثواب است؟ تا اینکه بعد از پژوهش های بسیار به نتیجه رسیدم.

یعنی خود شما به پاسخ این سوال و علت فضایل بی شمار زیارت سیدالشهدا(ع) دست یافتید؟

بله. وقتی دیدم که این روایات در کتاب هایی مشهور با اسناد معتبر ثبت شده، به باور رسیدم که مشکلی در سند این روایات نیست، بنابراین در معنای این همه فضیلت به مطالعه پرداختم و به پاسخ سوال خود و علت این همه فضیلت دست یافتم. در روایتی خواندم که روزی مردی عراقی نزد امام صادق(ع) می رود و حضرت از ایشان می پرسند که آیا به زیارت جدم امام حسین(ع) می روی؟ آن شخص پاسخ می دهد باتوجه به فشارهای حکومتی، گاهی می رویم و گاهی هم از ترس مامورهای حکومتی، این امکان برایمان وجود ندارد که امام صادق (ع)در پایان سخنانشان و درهنگام خداحافظی این مرد شیعه عراقی به او می‌گوید:« ای برادر عراقی، زیارت مظلوم را فراموش نکن.» به اعتقاد بنده همه فضائل زیارت سیدالشهدا (ع)در همین یک جمله نهفته است و اصلا خود من هم پاسخ سوالم را در همین روایت یافتم و دیدم که قضیه زیارت سیدالشهدا(ع)، فقط یک عمل شخصی نیست و حمایت از مظلوم و مخالفت با ظالم است. حمایتی که نه تنها هزینه و سختی های بسیاری دربردارد، بلکه حاوی دستاوردهای بسیاری است و همین ها نیز منجر به چنان فضائل و ثوابی می‌شود. در زمان ائمه (ع)، مردم بطور خودجوش به زیارت می رفتند و در کنار مزار سیدالشهدا(ع)، طرح و نقشه قیام ها و نهضت ها برعلیه ستمگران را می ریختند. قیام هایی که منشا آن زیارت کربلا بوده و لیست آن ها را خود بنده در اولین اثرم یعنی در «کتاب سیمای کربلا حریم حریت» آورده ام. به واقع، اینجا دوباره به همان بحث اول برمی گردیم و می بینیم که هرکاری بیشتر به توسعه عدالت دامن زده و کمک کند، ثوابش بیشتر است اما هرعملی که ظلم را توجیه کند، حتی اگر زیارت کعبه یا زیارت خود کربلا باشد، هیچ فایده ای ندارد. معیار و سنجش هر زیارتی، عدالت و ظلم ستیزی بنابه خواسته خدا است و باید در دنیا و آخرت به نفع همه باشد.

در ادامه می خواهیم بدانیم که پیاده روی اربعین از چه زمانی و چطور باب شد؟

زیارت پیاده حرم سیدالشهدا(ع) از همان نوع زیارت حج نشأت می گیرد. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بنا به روایاتی، ۲۰ تا ۲۵ بار پیاده از مدینه به مکه رفته اند و برخی دیگر نیز این کار را می کردند اما بعدها که حج عمره دست حکومت ها افتاد، زیارت کربلا باب شد. حالا اگر کمی جلوتر بیاییم، می توانیم بگوییم که پیاده روی اربعین به دوران مرحوم محدث نوری آخرین نویسنده مجموعه روایتی شیعه یعنی نویسنده کتاب مستدرک الوسائل برمی گردد. ایشان اولین عالم از علمای شیعه بودند که در رد تحریفات عاشورا در آخر عمر خود کتابی تحت عنوان «لولو و مرجان» نوشته اند. به واقع محدث نوری بنای پیاده روی کربلا را گذاشتند و حتی جانشان را هم در همین راه و در کربلا از دست دادند. البته بعد از ایشان، افراد زیادی از جمله شهید مصطفی خمینی، این راه را ادامه دادند. راهی که گرچه بسیار خوب و ارزشمند بوده و هست اما مهمتر این است که دستاورد این زیارت، توسعه عدالت و انصاف و افشاگری ستمگران باشد که اگر این مهم، به دست آید قطعا ثواب بسیاری دارد و اگر این مهم اتفاق نیفتد، ثواب آن تحت الشعاع قرار می گیرد. چه بساکه گاهی دستیابی به این هدف مهم با پیاده روی کربلا به دست می آید و گاهی با قلم، بیان و حتی در کشوری دیگر حاصل می‌شود، بنابراین نباید خود را محدود به مکان و زمان کنیم و همواره باید برای توسعه عدالت و مبارزه با ظلم درتلاش باشیم.

به نظرتان این نوع زیارت در ترویج فرهنگ عاشورا و تربیت حسینی فرزندان چه تاثیری می تواند داشته باشد؟

بنده بازهم تاکید می‌کنم که پیاده روی زیارت اربعین، عزاداری امام حسین(ع) و هرکاری که برای او انجام می‌شود، زمانی می تواند به اهداف امام حسین(ع) نزدیک شود و به تربیت حسینی فرزندان ما بینجامد که در مسیر توسعه عدالت و مفید برای زندگی مردم باشد. چه بساکه باید هدفمان از این زیارت را تاثیرگذاری برروی حکومت هاو مبارزه با ظلم قرار دهیم و با چنین اهدافی در این مسیر قدم برداریم.

1400/07/03