چهارمحال و بختیاری| گزارشی از فصل استقبال؛

زندگی با آیه‌ها؛ سفری به کوهرنگ و آشنایی با آموزه‌های دینی

در دل کوه‌های سرسبز کوهرنگ، شخصی روحانی با هدف تبلیغ طرح «زندگی با آیه‌ها» به میان کودکان، نوجوانان و بزرگان این دیار می‌رود. با بازی و گفت‌وگو، مفاهیم عمیق دینی را به زبان ساده با آنها آموزش داده و در این مسیر، امید و انگیزه را در دل‌هایشان کاشته می‌شود. در این روایت، تجربه‌های شیرین و تأثیرگذار این سفر معنوی را دنبال کنید.

زندگی با آیه‌ها؛ سفری به کوهرنگ و آشنایی با آموزه‌های دینی

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، در دل کوه‌های سرسبز و زیبای کوهرنگ، جایی که زندگی عشایری با رنگ و بوی خاص خود جریان دارد، به عنوان یک روحانی، به این منطقه سفر کردم. وقتی به روستا رسیدم، هوای تازه و عطر گل‌های وحشی در فضا پیچیده بود. صدای پرندگان و وزش نسیم ملایم، حس آرامش عمیقی را در دل من ایجاد کرد. هدفم تبلیغ طرح «زندگی با آیه‌ها» بود و می‌خواستم با کودکان، نوجوانان و بزرگان این دیار ارتباط برقرار کنم.

کودکان با چهره‌های شاد و پرانرژی در حال بازی بودند. صدای خنده‌هایشان در دل کوه‌ها طنین‌انداز بود و من را به یاد روزهای شاد کودکی‌ام انداخت. تصمیم گرفتم به جمع آنها بپیوندم و از طریق بازی، ارتباطی دوستانه برقرار کنم. در حین بازی، با آن‌ها به گفت‌وگو نشستم و سعی کردم با داستان‌های جذاب و آموزنده، مفاهیم عمیق دینی را به زبان ساده برایشان توضیح دهم. چشمانشان درخشان و پر از کنجکاوی بود و این برای من نشانه‌ای از آمادگی آنها برای یادگیری بود.

پس از چند ساعت بازی و شادی، به کلاس درس رفتم. نوجوانان و جوانان روستا با چهره‌های مشتاق و پر از سؤالات به من نگاه می‌کردند. در این جلسه، به بررسی چالش‌های زندگی روزمره آنها پرداختم و یادآوری کردم که چگونه می‌توانند با تکیه بر آیات قرآن، به حل مشکلات خود بپردازند. آیه «إن مع العسر يسرا» را برایشان خواندم و به آنها امید و انگیزه دادم که در هر سختی، آسانی وجود دارد. صدای من در دل آن کوه‌ها گم می‌شد، اما کلماتم در دل‌هایشان جا می‌گرفت.

به بزرگ‌ترها نیز توجه ویژه‌ای داشتم. در جمع آن‌ها نشستی برگزار کردم و درباره اهمیت تربیت دینی و اخلاقی فرزندان صحبت کردم. به آن‌ها گفتم که چگونه می‌توانند با الگو قرار دادن آیات قرآن در زندگی خود، به فرزندانشان آموزش دهند که زندگی با ایمان و اخلاق، چقدر می‌تواند زیبا و پرمعنا باشد. چهره‌های آنها پر از تفکر و تأمل بود و این نشان می‌داد که کلماتم در دلشان نشسته است.

در این فضا، صدای زنگوله‌های گوسفندانی که در دامنه کوه‌ها چرا می‌کردند، به گوش می‌رسید و حس زندگی و پویایی را به فضا می‌آورد. آفتاب در حال غروب بود و رنگ‌های گرمش بر روی کوه‌ها می‌تابید، گویی طبیعت نیز به این گفت‌وگوها گوش می‌داد. با گذشت زمان، متوجه شدم که این طرح نه تنها به کودکان و نوجوانان، بلکه به بزرگ‌ترها نیز تأثیر مثبتی گذاشته است. با دیدن چهره‌های شاد و امیدوار، احساس رضایت و خوشحالی می‌کردم. می‌دانستم که این سفر، تنها یک سفر تبلیغاتی نیست، بلکه فرصتی است برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مردم این منطقه.

در پایان روز، با دل پر از امید و عشق به خداوند، به خانه برگشتم. می‌دانستم که با هر آیه‌ای که در دل این مردم نشسته، زندگی آنها به سمت بهتری می‌رود و این آغاز یک سفر جدید برای آنهاست. در دل کوه‌ها، صدای خنده‌های کودکان و امیدهای جوانان، نویدبخش روزهای روشن‌تری بود.

 

منبعخبرگزاری فارس

1404/04/22