انتشارات صاد | به قلم فاطمه طالبی بخوانید؛
کتاب «آنتیویروس» نوشته فاطمه طالبی و منتشرشده توسط نشر صاد، داستانی ماجراجویانه و پرهیجان است که در مرز میان دنیای مجازی و واقعیت جریان دارد. در این رمان، پای هکرها و سرویسهای جاسوسی بینالمللی به ماجرایی درباره گنجینهای پنهان در هگمتانه باز میشود؛ گنجی از ایران باستان که هنوز پس از سالها حفاری و یغما ناشناخته مانده است. نویسنده با ترکیب عناصر تکنولوژی مدرن و رمز و رازهای تاریخی، روایتی متفاوت و پرکشش خلق کرده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، کتاب آنتی ویروس نوشتهٔ فاطمه طالبی است و نشر صاد آن را منتشر کرده است. هکرها، بازیهای کامپیوتری، حملۀ ویروسها و دزدی اطلاعات طبقهبندیشده و رمزها و محتویات کدگذاری شده همه و همه در متن یک دنیای مجازی اتفاق میافتند؛ اما این بار در آنتیویروس پای همۀ اینها به دنیای واقعی باز میشود؛ دنیایی که یک سرش تکنولوژی عصر مدرن است و یک سرش مهمترین گنجینۀ ایران باستان که هنوز پس از این همه حفاریها و یغمای بیگانگان یکجایی در هگمتانه مخفی شده است. آنتیویروس روایت هیجانانگیز و ماجراجویانهای از بازشدن پای هکرها و سرویسهای جاسوسی بینالمللی به دنیای ایران باستان است و طمع بر سر دستیابی به گنجی بیمانند که هیچکس از جای آن خبر ندارد.
بخشی از کتاب آنتی ویروس
«نوار سبز پر میشود؛ مکث روی ۹۹% و چند ثانیه بعدش یک تیک سبز گنده که دورش دایرهای طلایی حلقه میزند: Finish. پوفی میکنم و تکیه میدهم. حالا یک موزیک میچسبد. یکی از موزیکهای یانی را از توی فولدر New Yani-ghazal میکشم بیرون که دکمهٔ موسم کار نمیکند و کسی جیغ میکشد! اسکلت چشم آتشی با دو استخوان ضربدری زیرش میپرد روی دسکتاپم. صدای جیغهایش را مثل جیغ کسی که زیر دست و پا افتاده باشد، میشنوم:
«ویروس، ویروس»
خوب است که ولوم را کم کردم، وگرنه پردهٔ گوشم را پاره کرده بود و با صدای آژیری که در بکگراند کار گذاشتهام، بعید نبود سنگکوب کنم. همیشه این لحظه را دوست دارم؛ لحظهٔ شیرین تورکردن یک ویروس یا رفقایش. انگار بعد از ساعتها منتظرماندن، یک ماهی چاقوچلّه را گرفتهای و اگر ماهیگیری با توری باشد که تازه خریده باشی، حال دیگری دارد.
حالا لابد باید کلیدهای Unluck را که برای چنین وقتهایی طراحی کردهام، بزنم تا دسترسیام به لپتاپ برگردد. دوست دارم توی این سکوت دم غروب شرکت بنشینم و از این شکار لذّت ببرم. لابد مثل هفتهٔ قبل اینهم ویروس اژدری است که فرستاده. یاد ریش بزیاش میافتم که چطور موقع گفتن «اینجا مدام امتحان میشید»، میجنبید و بالاوپایین میرفت. دلم میخواست یک بار میتوانستم ریشش را بکشم تا ببینم واقعی است یا آنها را چسبانده است. خندهام میگیرد. آنتیویروس را سهچهار ساعت پیش فعّال کردم و فکرش را نمیکردم به همین زودیها عمل کند. ورژن قبلش بهجز این دوسه هفته که بهطور مرتب شکار میکرد، توی چند ماهی که روی سیستمم وصل بود، حتّی یک مورد ناقابل را هم شناسایی نکرده بود و حتّی قبلیها و قبلتریها. کاش اینیکی حدّاقل یک حال اساسی بدهد.»
1403/07/16