مدیرعامل مؤسسهٔ بینا :
سیدطه رضا نیرهدی مدیرعامل مؤسسهٔ بینا معتقد است جامعهای که «نبضسنجِ» فعال داشته باشد، پدیدههایِ اجتماعیِ آن به بحران تبدیل نمیشود به شرطی که از سوی حکمرانان، جامعه بهطور جدی رصد و پیگیریهایِ عالمانه داشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری نهضت، سید طه رضا نیرهدی، مدیرعامل مؤسسهٔ بینا، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی درگفتگو با خبرنگار ما دربارهٔ بحرانِ اعتراضات و اغتشاشاتِ اخی بهعنوان یک پدیدهٔ اجتماعی یاد کرد و اظهار داشت: متاسفانه این ماجراها بهعلتِ ناکافی بودنِ رصد و پیگیریِ مدام وضعیتِ جامعه، به یک بحرانِ تبدیل شد.
متن پیشرو ؛ تحلیلِ وی از وضعیتِ نهادها و دستگاههایی است که وظیفهٔ آنها جلوگیری از غافلگیر شدنِ اجتماعیاست که تقدیم خوانندگان میشود؛
بحرانِ اخیر درواقع نقطهعطفی شده است برای هوشیار شدنِ حکمرانان و مدیران تا بدانند جامعه، این موجودِ زندهٔ دائماً متغیر، نیازمندِ یک سلسله «نبضسنج»هایی بهشدت دقیق، عالمانه و همیشهفعال است.
مدیرانِ جامعه هنوز نمیدانند این جامعه با تمامِ ابعادِ مختلف و گونههایِ متفاوت از گروه، اصناف و بازیگرانِ گوناگونی که لزوماً شبیه هم فکر و رفتار نمیکنند، چه سلیقهای دارد و چه محتوایی را مطالبه میکند؟!
ما دربارهٔ جامعه گنگ هستیم و برای اینکه بدانیم، تغییرِ فضا و ذائقههایی که مدام در حال رخداد است، چگونه به این حالتِ امروزی رسیده، نیازمندِ فراهم آوردن مقدماتی هستیم.
در صدر این مقدمات، نکتهٔ بسیار مهمی وجود دارد که نباید بهسادگی از آن بگذریم:
میانِ این همه تکثر گروهها، استفاده از تعبیرِ «مردم و جامعه» بهصورت بسیط و یکپارچه، غلط و قدیمیست، زیرا دهها طیف وجود دارد که پیچیدنِ یک نسخهٔ واحد برای همهٔ آنها کاری غیرعلمی و بحرانزاست.
در جامهای که مثلاً بهعلتِ فراگیریِ شبکههای اجتماعی، سرعت تحولات اجتماعی بالا رفته، از مهمترین مسئلهها اجرای پیمایشهای مستمر است تا حکمرانان دربارهٔ وضعیت و احوالِ جامعه، مدام ادراکهای دقیق داشته باشند؛ این نسخهای است که جوامعِ غربی سالهاست در پیش گرفتهاند و پیمایشهای هفتگی، بلکه روزانه انجام میدهند و حتی با استفاده از فرصتهایی که فناوریهای جدید در اختیار قرار داده، پیمایشهای چنددقیقهای!
مدیران و مسئولانِ ما نیز ناگزیر از فهم و پذیرشِ این تغییرات و فرصتهای پیشِ رو هستند.
مدیرانِ ما، چون نمیدانند بخشهای مختلفِ جامعه، به چه چیزی میل و علاقه دارند، برنامههایی را ارائه میکنند که جامعه پس میزند و باعث هدررفتِ میلیاردها تومان میشود.
مسئلهای که باید به آن پاسخ داد این است که چرا در کشور ما اهمیت این موضوع درک نشده و در این نقطه ایستادهایم؟!
به نظر بنده، چندعامل این واقعیت را شکل داده است: در کشور، «غلبهٔ نظریه بر داده وجود دارد» به این معنا که نزد مدیرانِ ما، فهم و ادراکِ خود بر مراجعهٔ به میدان، اولویت دارد، در واقع به جای مواجههٔ مستقیم با پدیده، نظریهپردازی میکنند. نظریه نباید اهمیتش از «داده» و «فهمِ میدان» بیشتر شود؛ اگر این موضوع حل نشود، فهمِ درست و دقیق محقق نمیشود.
عامل بعدی، دشواریِ کارِ علمی کردن است؛ کارِ علمیِ دقیق، پخته و تأثیرگذار بسیار زمانبر است و بهشدت هزینهبردار.
دلیلِ دیگری که زنجیروار به دلیلِ قبل متصل است، بیحوصله بودنِ مدیران و روی آوردن به کارهایِ آسان است؛ این مسئله نه فقط مسئلهٔ مدیران که مسئلهٔ جامعهٔ ماست، جامعهای که حکمرانان از دلِ همان جامعه بیرون آمدهاند؛ عجولبودن و آسانطلبی با کارِ دقیق و علمی جور در نمیآید.
مسئلهٔ بعدی، عمرِ کوتاهِ مدیریتی در کشور است. درفضایی که مدیر، فرصتِ کمی برای ابراز و اثباتِ خود دارد، نمیتواند به کارهای بلندمدتِ عمیق فکر کند و دنبال کارِ بنیادین نمیرود؛ تنها دنبال نتایجِ کوتاهمدتی است که بتواند خود و کارش را به جامعه و بالادستِ خود ارائه کند؛ از طرفی هم اگر کارِ خوبی انجام دهد و خودی نشان دهد، ساختارِ موجود او را در مدتزمانِ کوتاهی ارتقاء میدهد و به هرحال یک کارِ ناتمام از دورهٔ خود را به مدیرانِ بعدی محول میکند!
و، اما مسئلهٔ دیگر این که تا به حال مدیرانِ ما به علتِ قدرتِ ذاتیِ انقلاب در همراه کردنِ تودهٔ مردم، خیلی احساسِ نیاز و ضرورت نکردهاند تا به فهم دقیق و صحیح از جامعه برسد وبه قول معروف از توبره میخوردهاند؛ ولی امروز دولتهایِ متخاصم به واسطهٔ شبکههای اجنماعی، ادراکِ دقیقی از این جامعه پیدا کردهاند و اقداماتِ هدفمند و هوشمندی را طراحی و اجرا میکنند که نیازمندِ واکنشهایِ عالمانه از سوی ماست. در چنین شرایطی، ایجادِ زیرساختهایِ علمی، روشی و ابزاریِ فهمِ اجتماعی از نانِ شب واجبتر است!
در نهایت، به نظرم اکنون باید از این پنجرهفرصتِ بهوجودآمده، استفاده کرد؛ حالا که حکمرانانِ ما فهمشان از جامعه ایراد دارد باید برای حلِ این مسئله اراده کرد و ایجادِ یک شبکهٔ دقیقِ مشاهده، رصد و دادهکاوی را در اولویت قرار داد؛ اگر این هزینه و سرمایهگذاری اتفاق نیفتد، حاکمیت با بحرانهایی مواجه خواهد شد که ناچار برای حلِ آنها نیازمندِ هزینههایِ گزافتری میشود.
1401/09/05