«اُم حامد با شنیدن نغمه ها از روی تخت دخترکش که تازه خوابیده بلند شد و به کنار پنجره رفت؛ و به جست و خیز کودکان غزه چشم دوخت. از آخرین باری که او چنین صحنه ای میدید، زمان زیادی نمی گذشت. سالیان سال درون حصار صومعه بودن، غزه را به خدا رسانده بود. مردم غزه یاد گرفته بودند...»