زندگی با آیهها | در گفتوگو با حجتالاسلام روحالله حریزاوی مطرح شد؛
چگونه آیات قرآن چراغ راه امت اسلامی در مسیر مقاومت هستند؟
انتشارات خوارزمی | روایتی فاخر از مرگ و رستاخیز سیاوش؛
کتاب سوگ سیاوش اثر ارزشمند شاهرخ مسکوب، پژوهشی است در ابعاد اسطورهای و فلسفی داستان سیاوش از شاهنامه فردوسی، که غروب یک پدر و طلوع یک پسر، و مرگ و رستاخیز این قهرمان اساطیری را با نگاهی نو بازخوانی میکند.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، کتاب سوگ سیاوش (در مرگ و رستاخیز) گزارش و تأویلی است از غروب یک پدر و طلوع یک پسر و از کشتن سیاوش در دوران افراسیاب و کاووس و پادشاهی کیخسرو و از مرگ و رستاخیز. سیاوش، پسر کاووس پسر کیقباد بود. کاووس پادشاه ایران بود. او سیاوش را در کودکی به رستم دستان که جهانپهلوان بود، سپرد تا او را به سیستان ببرد و بپرورد و آیین آزادگی و جنگ و شکار و شراب را به او بیاموزد. ایرانیان میدانند که در این مدت چه بر سیاوش، این شخصیت مشهور اساطیر ایران گذشت؛ سرگذشتی که ایرانیان را بر آن داشت تا بهمناسبت به سوگ سیاوش بنشینند. با شاهرخ مسکوب همراه شوید در این کتاب که آن را یکی از فاخرترین آثار نوشتهشده دربارهٔ این داستان محبوب شاهنامه دانستهاند. شاهرخ مسکوب، گنجینهای از پژوهش فراهم ساخته و علاوهبر زیباییهای ادبی و پژوهشی، تحلیلهایی عمیق و فلسفی از اساطیر و شخصیتهای افسانهای و حماسی ایران کهن به ما ارائه کرده است. اثر شامل مقدمهای است که نویسنده در آن بهاختصار داستان سوگ سیاوش را بازگو کرده است.
بخشی از کتاب سوگ سیاوش
«در اساطیر انسان اصل موضوع است ولی موضوع اصلی نیست، یعنی انسان است که بهکیهان میاندیشد و نظام آن را بازمیسازد و خود را در کل آن مینهد. او بیآنکه بداند اصل موضوع است ولی موضوع اصلی اندیشه، خود او نیست. در این حال او اندیشهای است که نمیداند که میاندیشد و دیگر بیرونی خود ___ کیهان و نظام آن را ___ باز میسازد. انسان بهاعتبار انسانبودن نگریستهنمیشود بلکه چون همهٔ پدیدههای جهان در پیوند با هستی دیگر و چگونگی این پیوند با آن هستی متعالی سنجیده و دریافته میشود. واقعیت حقیقی انسان آنسوتر از این امر جسم و فعل و در ذات آن پیوند است، و بسته بهچنان پیوندی بهانسانخدا و انساندیو، بهآدمیانی بیرون از نظام مشهود طبیعت برمیخوریم زیرا نظام حقیقی هستی، این نظام محسوس طبیعت پیدا نیست.
در این حال کیومرث، جمشید، ضحاک یا زرتشت و افراسیاب حقیقیتر از کسانی هستند که در حد و همانند آنان جلوهگاه کیهان نیستند.
اما در حماسه انسان رویاروی انسان، جهان و خداست. کیهان نه بهاعتبار خود بلکه بهسبب آنکه محیط زندگی و مرگ آدمی و فراگیرندهٔ اوست اندیشیدهمیشود. در اینجا انسان بهاعتبار انسانبودن نگریستهمیشود. حتی در حماسههایی چون مهابهارت و ایلیاد که خدایان دخیلاند و بهدست آدمیان جنگ میرانند در حقیقت مظاهر چگونگی وجود پویای انساناند.
در حماسه موضوع اصلی دیگر کیهان نیست، انسانی است که ارادهٔ خود را فعلیت میبخشد، خواست خود را با کردار در وجود میآورد و در این راه با هستی جز خود در کشاکش است. در اینجا موضوع اصلی انسان است. نه انسان اجتماعی. زیرا هر چند انسان بهزندگی اجتماعی خویش آگاهست ولی خویشتن را بهمثابهٔ موجودی اجتماعی نمینگرد و نه تنها حقیقت وجود خود که خاستگاه روابط اجتماعی را نیز در بیرون از اجتماع میجوید: در خدا و جهان.»
گفتنی است این کتاب توسط انتشارات خوارزمی به چاپ رسیده است.
2024-08-25
T
T