کد خبر: ۱۳۱۷۲
امور مبلغین | مرضیه مینایی‌پور درباره تجربه‌هایش در تبلیغ:

اصرار نمی‌کنم که مسلمان شوند/ صدای حاج قاسم سلیمانی را شنید و اشک ریخت

مسئول هیأت «باب السلام» می‌گوید: اطرافم دوستانی داشتم که علاقمند به طرح مباحث دینی نبودند، برای حل این مشکل، طرح گفتگو را پیش گرفتم تا با آنان در یک کافه دورهم جمع شویم و صحبت کنیم. این جمع بعد‌ها به هیأتی در شمال تهران تبدیل شد.
۱۸ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹

به گزارش روابط‌عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، «در رستوران نشسته بودیم و منتظر بودیم غذایمان را بیاورند. حواسم رفت به مونیکا که آهسته و آرام داشت گریه می‌کرد. مونیکا کارن خبرنگار اسپانیایی، درست در زمان شهادت سردار قاسم سلیمانی به ایران آمده بود و داشت کلیپی از حاج قاسم که در جمع مادران شهدای اروند سخن می‌گفت را تماشا می‌کرد و اشک می‌ریخت. پرسیدم: مونیکا برای چه گریه می‌کنی مگر تو متوجه می‌شوی که چه می‌گوید؟ تو که فارسی بلد نیستی. او به همان زبان اسپانیایی پاسخ داد: نمی‌دانم مرضیه، انگار دارم با گوش دلم می‌شنوم. حرف‌های حاج قاسم وقتی داشت از مادرانگی حضرت زهرا (س) می‌گفت، به جانش نشسته و مونیکا را منقلب کرده بود.»

این‌ها را مرضیه مینایی پور می‌گوید که دکترای شیعه شناسی دارد؛ متولد ۶۳ است و مدرس دانشگاه. او به دلیل تسلطش به دو زبان انگلیسی و اسپانیایی یک مبلغ است که در ساحت بین المللی فعالیت می‌کند. در سال‌های نوجوانی زبان انگلیسی را فراگرفت و سپس در دانشگاه علوم سیاسی خواند، اما دانشگاه را برای ورود به حوزه علمیه رها کرد. «به دلیل تسلطی که به زبان انگلیسی داشتم به عنوان مترجم، ارتباطاتی پیدا کردم و به حوزه که وارد شدم، به دلیل علاقمندی‌ام به زبان اسپانیایی، در عرض یک سال آن را یاد گرفتم و با سازمان‌های مختلف در عرصه ترجمه و تبلیغ همکاری می‌کردم.»

اصرار نمی‌کنم که مسلمان شوند/ صدای حاج قاسم سلیمانی را شنید و اشک ریخت

مرضیه مینایی پور تعریف می‌کند که پس از آن دوستی‌مان با مونیکا محکم‌تر شد؛ حتی به مشهد رفتیم و عقد خواهری خواندیم. در مشهد که بودیم برای رفتن به حرم حتما از چادر استفاده می‌کرد با این که برای افراد غیر ایرانی لازم نبود در حرم چادر سرکنند؛ خودش علاقه داشت. کارن چهارسال پیش در یکی از سفر‌های خود به حرم مطهر امام حسین علیه السلام در ایام اربعین به دین مبین اسلام مشرف شد.

از هشتی تا هیئت

مرضیه مینایی پور درباره روش تبلیغش می‌گوید: «تا به حال به هیچ‌کس نگفته‌ام که مسلمان شود، فقط سعی می‌کنم مصداق آن حدیث امام صادق (ع) باشم که می‌فرمایند: «کونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ» و مردم را با رفتار خودم به راه اسلام دعوت کنم، نه با زبانم.»

مینایی پور ادامه می‌دهد: «در کشور‌های خارجی کمپین‌های زیادی را رصد کرده‌ام که با هدف مسئولیت اجتماعی راه‌اندازی شده‌اند. من هم اطرافم دوستان و دانشجویانی داشتم که علاقمند به طرح مباحث دینی نبودند بنابراین برای حل این مشکل، طرح گفتگو را پیش گرفتم که با اطرافیان و دوستانم در یک کافه دورهم جمع می‌شدیم و درباره این مباحث صحبت می‌کردیم. از جمع پنج و شش نفره شروع شد تا به چهل نفر هم رسیدیم. اسم گعده‌مان را «هشتی» گذاشته‌ایم. در گذشته معماری ساختمان‌های ایرانی به شکلی بود که ورودی‌ها به شکل چند ضلعی بود که به آن هشتی می‌گفتند، ما هم براین اساس که در کافه دورهم می‌نشینیم و گفتگو می‌کنیم اسم گعده را هشتی گذاشته‌ایم.»

اصرار نمی‌کنم که مسلمان شوند/ صدای حاج قاسم سلیمانی را شنید و اشک ریخت

مینایی پور بعد از راه‌اندازی این گعده که هم نظرات موافق در آن حضور دارند هم نظرات مخالف، حدود دو سال است که هیئت «باب السلام» منطقه شمیرانات را برای دختران جوان و نوجوان راه انداخته. اوعلاوه بر مراسم مناسبتی که در هیئت برگزار می‌شود، سعی می‌کند برای دختران جوانی که می‌خواهند وارد جامعه شوند، جوی صمیمانه ایجاد کند؛ بچه‌ها اینقدر با او صمیمی هستند که «مامان» خطابش می‌کنند. در کنار این‌ها مینایی‌پور دوره‌های مطالعاتی که نیاز این مخاطب است را هم برگزار می‌کند. در این دوره‌ها همه درباره انتخاب یک کتاب نظر می‌دهند و سپس به‌صورت روزانه چند صفحه از کتاب را مطالعه کرده و با هم درباره آن، بحث و گفتگو می‌کنند.

او بر این عقیده است که اسلام جذابیت‌های زیادی دارد و مبلغین باید حواسشان باشد که از این جذابیت‌ها بیشتر در فعالیت تبلیغی‌شان صحبت کنند؛ جذابیت‌هایی که می‌تواند افراد بسیاری را گرد خود جمع کند.

منبع: فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین مطالب
آخرین اخبار
پرطرفدار