در نامهای؛
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از اقدامات سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری در ترویج هنر انقلاب تقدیر کرد
انتشارات سوره مهر | رویدادهای اخیر منطقه فرصتی مناسب برای مرور «صبح شام» فراهم کرد
این روزها که دوباره سوریه دچار تحولات شده مرور کتاب «صبح شام»، حاوی اولین روایت ایرانی از بحران سوریه از خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان که انتشارات سوره مهر چندی پیش آن را منتشر کرد، خالی از لطف نیست.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، کتاب «صبح شام» که حاصل گردآوریهای محمدمحسن مصحفی، علی اصغر محمدی و سعید فخرزاده است و از خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان استخراج شده، بحران سوریه را در سه بخش روایت میکند.
بحران سوریه حدود 13 سال پیش و اوایل دهه 90 شمسی و همزمان با تحولات موسوم به «بهار عربی» رخ داد و از آن زمان شبه نظامیان سلفی که به «داعش» مشهور شدند از میان این بحران سربرآوردند. شهید حسین امیرعبداللهیان که در آن دوره و باتجربهای نزدیک به دو دهه معاونت عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه را برعهده داشت، در خاطرات خود و در کوران حوادث، نکات و ظرایف بسیاری از این بحران روایت کرده است.
در بخش نخست، بیداری جهان اسلام و عرب و مقابلههایی که با آن رخ داد، سوءاستفادههایی که از ایجاد شکاف میان شیعه و سنی صورت گرفت، انگیزههای اقتصادی آمریکا برای مداخلات نظامی و اهداف او از ترویج دموکراسی در جهان عرب، تفاوت میان اعتراضات سوریه و سایر کشورهای عربی، تلاشهای سیاسی صورت گرفته میان تهران و دمشق، طرح چهارمادهای ایران، فشارهای روانی سنگین بر دمشق، منافع کشورهایی نظیر عربستان سعودی، قطر و ترکیه از بحران سوریه، مواضع و رویکرد روسیه و چین در قبال بحران سوریه، کمکهای بشردوستانه ایران و ایضا کمکهای مستشاری در حوزه اجتماعی و سیاسی، تقسیمبندی گروههای معارض و تروریستی، ضرورت عملکرد مدافعان حرم و جمعبندی وضعیت سوریه بعد از بحران مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش دوم به تلاشهای دیپلماتیک و سفرهایی که در ارتباط با تحولات منطقه صورت گرفته، پرداخته است و بخش سوم کتاب «صبح شام»، نقش بیبدیل سردار سلیمانی در کنترل بحران سوریه و تأمین امنیت ایران و سایر کشورهای منطقه را به تصویر میکشد.
دکتر حسین امیرعبداللهیان در دولت شهید رئیسی، وزیر امور خارجه شد و در سانحه بالگرد اردیبهشت 1403، در کنار دیگر شهدای خدمت، به ملکوت اعلی پیوست.
«با آنکه اختلاف سطح سردار سلیمانی بهعنوان فرمانده نیروی قدس با من زیاد بود، اما ارتباط ما ادامه پیدا کرد و گاهی سردار درباره بعضی کارها شخصاً زنگ میزد. از ویژگیهای سردار سلیمانی این بود که با وجود سلسله مراتب و امکان ارجاع کارها به دیگران، یک سری کارهای مهم را خودشان دنبال میکردند. شاید ظاهر بعضی کارها ساده و کوچک بود، مثلاً گاهی به مجوز پرواز برای کشوری نیاز میشد. گرفتن و دادن مجوز پرواز در وزارت امور خارجه روالی دارد که معمولا ۲۴ ساعت قبل باید هماهنگیهای لازم انجام شود. آن زمان بخش حقوقی وزارت خارجه یک کارشناس پرواز داشت که این کارها را انجام میداد. رفرنسی صادر خواهد شد که مجوز پرواز نامیده میشود. شاید پیگیری مجوز پرواز توسط سردار سلیمانی کار سطح پایینی بود ولی ایشان آنقدر برای انجام مأموریت دقت داشت که همه چیز را شخصا چک میکرد. اگر به این نتیجه میرسید که مجوز پرواز آماده نشده اصلاً مقید نبود که مثلاً به وزیر امور خارجه زنگ بزند و گلایه بکند که سیستم شما مجوز پرواز را صادر نکرده است، مستقیم با من تماس میگرفت و میگفت فلانی مجوز پرواز ما را ندادند، یک ساعت دیگر این پرواز باید انجام بشود. یعنی تا این سطح در پیگیریها جدی بود.
اینگونه ارتباطات به جایی رسید که یکی دو بار سردار سلیمانی برای پیگیری بعضی موضوعات، بعد از جلسه دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی بدون هماهنگی قبلی برای دیدن من به وزارت خارجه آمد و یگان حفاظت فیزیکی وزارت خارجه اطلاع داد سردار سلیمانی آمده و میخواهد شما را ببیند. علیالقاعده آقای سلیمانی اگر به وزارت خارجه میآمد باید وزیر خارجه را میدید. بعد از دیدار به ایشان میگفتم سردار، ممکن است وزیر امور خارجه، دلخور بشود که شما به اتاق کار من آمدهاید، خوب است ایشان را هم ببینید. از آنجا که انسان متواضعی بود، میگفت اشکال ندارد، حتما میروم ایشان را هم میبینم. میرفت اتاق وزیر احوالپرسی میکرد و یک چای هم با ایشان مینوشید و ایشان را مطلع میکرد.»
2024-12-08
T
T