کد خبر: ۱۲۷۰
«مهرداد صدقی» نویسنده رمان طنز«آبنبات نارگیلی» :

خواستم کتاب‌هایم سوغات فرهنگی شهر بجنورد باشد

رمان «آبنبات نارگیلی»گرچه مانند دیگر آبنبات‌ها قصه مستقل خودش را دارد اما به سیاق قبلی‌ها یعنی« آبنبات پسته‌ای»، «آبنبات هل‌دار» و« آبنبات دارچینی»، راوی ماجراهای پسری به نام «محسن» است که در جریان زندگی در موقعیت‌های ناخواسته‌ای درگیر می‌شود.
۰۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۸

رمان طنز «آبنبات نارگیلی» نوشته «مهرداد صدقی» توسط انتشارات «سوره مهر» روانه بازار کتاب شده است. این رمان گرچه مانند دیگر آبنبات‌ها قصه مستقل خودش را دارد، اما به سیاق قبلی‌ها یعنی «آبنبات پسته‌ای»، «آبنبات هل‌دار» و «آبنبات دارچینی»، راوی ماجرا‌های پسری به نام «محسن» است که در جریان زندگی در موقعیت‌های ناخواسته‌ای درگیر می‌شود. این اتفاقات، اغلب طنز بانمکی را برای مخاطب می‌سازد. در آبنبات نارگیلی که جلد پس از آبنبات دارچینی است، محسن دانشجو شده و اتفاقات در نیمه دوم دهه ۷۰ روایت می‌شود. این کتاب هم مثل آثار قبلی «مهرداد صدقی» فضای نوستالژی دارد و یادآور تمام اتفاقاتی است که در این برهه زمانی رخ داده؛ است.
همچنین شرایط اجتماعی حاکمی که تاثیرش روی زندگی راوی مشهود است هم در بخش‌های مختلف این این رمان به چشم می‌خورد. صدقی طنزنویس بجنوردی، نوشتن را در دوران تحصیل شروع کرده و اولین اثر منتشر شده او به اولین جشنواره طنز دانشجویان در سال ۷۹ برمی‌گردد. نخستین کتاب صدقی با عنوان «نقطه ته خط» منتشر شد، اما اغلب او را با کتاب آ «بنبات هل‌دار» می‌شناسند. از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «آخرین نشان مردی»، «دومین نشان مردی» و... اشاره کرد. گفتگوی ما را بخوانید.
چرا آبنبات در طعم‌های مختلف در کتاب‌های شما تکرار می‌شود؟ آیا دلیل خاصی دارد و به گوشه‌ای از کودکی خودتان بر می‌گردد؟
اینکه اسم آبنبات در کتاب‌های من تکرار می‌شود قطعاعلت دارد، آبنبات سوغات خراسان شمالی به ویژه شهر بجنورد است من هم می‌خواستم کتاب‌هایم سوغات فرهنگی این شهرباشد.
محسن آبنبات نارگیلی چقدر نسبت به محسن آبنبات هل دار تغییر کرده است؟
محسن آبنبات هلدار تا آبنبات نارگیلی شخصیت پویا دارد و شخصیتش‌ایستا نیست و سیر تحول جامعه هم روی تغییر خصوصیات محسن بی‌تأثیر نیست. محسن یکسری ویژگی‌ها دارد که امضای شخصی خودش است و با گذر زمان تغییری نکرده است.
کودکی مهرداد صدقی چقدر به محسن شبیه بوده است؟
کودکی خودم بی‌شباهت به محسن نیست نه به این معنی که اتفاق‌هایی که برای محسن افتاده برای من افتاده باشد یا برعکسش آن اتفاقاتی که برای خودم افتاده باشد برای محسن روایت کنم، اما به لحاظ شخصیتی کاراکتر‌سازی که برای محسن ایجاد شده خیلی جا‌ها شبیه خودم است. همچنان که بقیه کاراکتر‌های داستان هم کاراکتر‌هایی هستند که خودم خلق کردم که به بخش‌هایی از وجود من شبیه باشد یا آن‌ها به بخش‌های دیگر وجودم شبیه باشند. مثلاً آقا دکتر، دایی اکبر یا آقاجون همه این‌ها جز شخصیت‌هایی هستند که در ذهنم شکل گرفتند و ممکن است بروز وجوه شخصیت خودم باشند. من از کودکی‌هایم به عنوان تجربه زیسته استفاده کردم نه اینکه کتاب خاطرات من باشد بلکه به زبان خاطره نوشته شده است. پس الزاماً به معنای اینکه این‌ها خاطرات کودکی من هستند نیست، فقط از رخداد‌هایی که در آن سال‌ها اتفاق می‌افتاد من الهام گرفتم و با زبان خاطره نوشتم.
آیا خاطره‌ای از خودتان بوده که عیناً در کتاب نقل شده باشد؟
خاطره‌ای از خودم نبوده که عیناً در کتاب منتقل و منعکس شده‌باشد، اما خاطراتی بوده که آن‌ها را به شکل داستانی و دراماتیک به شکلی که بشود ازش یک داستان طنزآمیز درآورد در آن دخل و تصرف کردم و از آن داستان طنزآمیز نوشتم شاید شباهت آن خاطره به داستان ۵ درصد باشد.
در داستان‌های شما مادربزرگ نقش پررنگی دارد، چرا؟
اینکه مادر بزرگ در داستان‌های من نقش پررنگ دارد به دلیل این است که همه ما از قدیم مادربزرگ‌ها را به عنوان راوی داستان می‌شناسیم و اسم مادر بزرگ با قصه عجین شده است. ضمن اینکه مادربزرگ‌های خودم هم داستان گو بودند به همین نسبت سهمی هم در داستان دارند. ما معمولاً با مادربزرگ‌ها در داستان‌ها مواجه هستیم همینطور در داستان‌های طنز این جز الگو‌های تکرار شونده است که در داستان‌های مختلف شاهد هستیم. در کتاب دومین نشان مردی و آخرین نشان مردی مادربزرگ نداریم در عوض پدربزرگ داریم آنهم وجوه طنزآمیز به کار می‌دهد، در مسیر آب‌نبات‌ها ما دو جا می‌بینیم کاراکتر‌ها کار‌هایی می‌کنند و حرف‌هایی می‌زنند که برای ما خنده‌آور می‌شود اول کودکانی که بزرگتر از سن خودشان حرف می‌زنند و فکر می‌کنند مثل محسن در زمان کودکی دوم بزرگ‌هایی که رفتار‌های کودکانه دارند و حرف‌های کودکانه می‌زنند مثل کاراکتر بی‌بی یا آن کاراکتر پدر بزرگ در آخرین نشان مردی این‌ها باعث می‌شود تضادی به وجود بیاید که موقعیت طنز‌آمیز خلق کند.
استفاده از گویش بجنوردی در خواندنی‌تر شدن کتاب و استقبال مخاطب چقدر مؤثر بوده است؟
استفاده از گویش بجنوردی باعث شیرین‌تر شدن کار می‌شود وگرنه بار طنز‌آمیز بودن داستان را بردوش نمی‌کشد یا تأثیری در روند داستان ندارد، اما در واقع باعث صمیمیت مخاطب با شخصیت‌ها می‌شود
با توجه به رکود شدید کتاب و بازار داغ طنز در فضای مجازی چطور سعی کردید شرایط را جهت چاپ کتاب به نفع خود نگه دارید؟
این رکودی که در بازار کتاب وجود دارد انکار نشدنی است خوشبختانه کتاب‌های من فروششان خوب است، اما اگر شرایط رکود نبود همین‌ها هم شرایط فروششان خیلی بیشتر می‌شد بخشی از منابع مالی مردم که جهت تأمین کتاب‌ها صرف می‌شد به دلیل شرایط اقتصادی درگیر چیز‌های دیگر شده و هزینه‌های فرهنگی جای خود را به هزینه‌های معیشت داده است و ماهم نتوانستیم این فرهنگ و کالای فرهنگی را به آن امر روزمره ونیاز روزمره مردم تعمیم بدهیم از طرف دیگر نتوانسته شرایطی فراهم شود که مردم به دغدغه کمتری در این حوزه‌ها هزینه کنند.
آثار مکتوب خوب چقدر می‌تواند کمک کند به تولید فیلم یا سریال؟
آثار مکتوب ضمینه و بستر آثار بصری هستند. آثار دراماتیکی که خلق می‌شوند بخش عمده‌اش به آثار مکتوب بر می‌گردد. به آثار مکتوب در دنیا که نگاه می‌کنیم وقتی جوایز سینمایی مطرح می‌شود بخشی‌اش به آثار اقتباسی و بخشی به آثار اورجینال اختصاص دارد و اقتباس از آثار ادبی امر بسیار مهمی است ضمن اینکه همان فیلم‌ها و سریال‌هایی که از مضمون و نگاه اورجینال برخوردار هستند آن‌ها هم وامدار ادبیات مکتوب در بحث شخصیت‌سازی، در واقع پیرنگ داستانی و روایت است که همه این‌ها از ادبیات داستانی وارد ادبیات نمایشی می‌شود.
با توجه به استقبال خوبی که از کتاب‌های طنز شما می‌شود آیا از طرف فیلمسازان به شما پیشنهاد ساخت فیلم یا سریال از کتاب‌های شما نشده؟
از طرف تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها چند پیشنهاد به من شده است، اما هیچکدامشان نتیجه نرسیده یا جدی نبوده یا شرایط جوری نبوده که من بخواهم بپذیرم.
بهترین بازخوردی که کتاب‌هایتان گرفتید؟ خاطره شیرین از زمان نگارش کتاب یا بعد از نگارش؟
تا الان بازخورد‌های خوب زیاد گرفتم وقتی کتاب‌ها را می‌نوشتم همیشه نگاهم این بود که مخاطب حالش با خواندن‌این کتاب‌ها خوب بشود اگر حالش خوب نیست با این کتاب‌ها حالش بهتر شود اگر حالش خوبه فب‌ها. خیلی از بازخورد‌ها این بوده است که در شرایط مطلوبی نبودند، اما حداقل خواندن این کتاب باعث شده چند روزی مشکلات خودشان را فراموش کنند و از این نظر خوشحالم که موجب تسکین بعضی از مخاطبان باشم.

ارسال نظر
پربازدیدترین مطالب
آخرین اخبار
پرطرفدار