انتشارات صاد | «حماسه سلیمانی» به قلم محمد حورانی؛

او سردار جهانی دلهاست

انتشارات صاد | «حماسه سلیمانی» به قلم محمد حورانی؛

او سردار جهانی دلهاست

کتاب «حماسه سلیمانی» گردآوری‌شده توسط محمد حورانی ابعاد مختلف شخصیت حاج‌قاسم سلیمانی در سوریه و مواضع او در کنار فرزندان این آب‌وخاک را بررسی کرده است.

او سردار جهانی دلهاست

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، «حماسه سلیمانی» کتابی است ادبی که مجموعه‌ای از گواهی‌نامه‌های ادبی، چون داستان کوتاه و نمایشنامه را گردآوری کرده است. نکتهٔ قابل‌توجه اینکه در این کتاب دو قصهٔ کودکانه نیز وجود دارد و این به مفهوم انتقال ادبی مستمر و جنبشی است و شهید قهرمان در بین کودکان مقاومت که او را به‌خوبی می‌شناسند و شاهدی بر ارزش‌هایش بوده‌اند، تصویر درخشانی دارد.

از بخش‌های مختلف کتاب مشخص می‌شود که مشتمل بر همهٔ مراحل سنی است و به همهٔ این مراحل به‌ویژه مشارکت‌های فراوان جوانان توجه دارد. بیشتر متون نیز از پیش توسط صاحبانشان تهیه شده بود، ازجمله متونی که نویسندگان پس از جذب شدید به اندیشهٔ حاکم بر کتاب در آن‌ها مشارکت کرده بودند؛ به همین دلیل، این کتاب در مقایسه با کمیت و کیفیت آن در کمترین زمان تهیه شده و درواقع تصویری از بسیاری از آثار ادبی در صحنهٔ ادبیات سوریه و یکی از جلوه‌های ترسیم‌شده دربارهٔ شخصیت شهید سلیمانی است که چه‌بسا نیاز باشد جلدهای متعددی ضمیمهٔ آن شود.

رویکرد اتخاذشده در این کتاب برآمده از عشق ناب به حاج‌قاسم در گسترهٔ جغرافیای سوریه از دمشق تا حمص و حلب و دیرالزور و همهٔ استان‌های کشور است؛ رویکردی که جان‌های عاشق تاروپودش را بافتند و سرانگشتانی بر آن گره زدند که حقیقت تأثیر حاج‌قاسم سلیمانی بر ساختار ارزشی نظام اجتماعی را درک کرده و به کنه آثار روحی شخصیت او به‌عنوان یک الگوی نظامی و انسانی و اخلاقی برای فرزندان منطقه و سراسر جهان پی‌برده بودند؛ الگویی که حتی احترام آرای همسو با جبههٔ مقابل را به خود جلب کرد و بسیاری از دشمنان نتوانستند تمنای دیدار این فرمانده را در دل خود پنهان کنند.

این کتاب ابعاد مختلف شخصیت حاج‌قاسم سلیمانی در سوریه و مواضع او در کنار فرزندان این آب‌وخاک را بررسی کرده است. حماسه سلیمانی نشان عشق و قدردانی از شهید زنده، حاج‌قاسم و جمهوری اسلامی است.

 

بخشی از کتاب «حماسه سلیمانی» را در ادامه می‌خوانید:

«ساره شروع کرد به نوشتن انشایی که خانم‌معلم از او خواسته بود. موضوع انشا، نامه به یک شهید بود. خانم‌معلم خواسته بود نامه به یکی از شهدای فامیل و یا آشنا و دوستان و یا اهالی محله و روستا باشد، مانعی هم نبود که دانش‌آموز نام شهید را ذکر کند؛ چراکه شهدا زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

ساره پاراگراف اوّل را که با درود و احترام به روح شیر شهدا آغاز کرده و با کلماتی واقعی برآمده از قلبی حزین و روحی خشمگین به رشتهٔ تحریر درآورده بود، به‌پایان برد.

چندین بار دست نگه داشت تا اشک‌هایش را پاک کند و بتواند به نوشتن نامه ادامه دهد. او زیباترین واژه‌ها را که شایستهٔ قهرمان و قهرمانی، ایثار و فداکاری و نوری حلقه‌زده بر نام شهید بود، برمی‌گزید.

پشت میز نشسته بود. هنگامی‌که پدر او را نگاه کرد، اشک‌هایش را پاک کرد. پدر برخاست و به او نزدیک شد. در اوج عطوفت پدرانه پرسید:

- ساره، دخترک عزیزم چه شده؟

- هیچ پدر.

- پس این اشک‌ها برای چیست؟

- پدر نگران نباشید، دارم یک نامه می‌نویسم و آن را به شما نشان خواهم داد. می‌خواهم نظرتان را دربارهٔ این نامه بگویید.

- چشم نویسندهٔ کوچک ما! علایق ادبی تو را می‌شناسم. باید یک نامهٔ خاص و متفاوت باشد.

ساره به نوشتن نامه ادامه داد و در انتخاب واژه‌های آن دقت بیشتری کرد. ابتدا برایش مهم بود که خانم‌معلم آنچه را می‌نویسد، بپذیرد و مهم‌تر از آن، رضایت پدر از انشا بود؛ پس روح ادبی خود را در آن القا کرد و مشتاقانه در شیوهٔ نوشتن وسواس به‌خرج داد:

سرورم، شیر شهدا، فرمانده، سپهبد!

می‌دانم که نامه‌ام شاید به دست شما برسد یا شاید دیر برسد، کسی از آن خبر ندارد. من دانش‌آموز کلاس هفتم هستم. خبر شهادت شما به دست دشمن صهیونیستی و رژیم اشغالگر فلسطین و جولان عربی سوریه مرا شوکه کرد. شما جولان را می‌شناسی، اما نمی‌دانی که پدرم آنجا به دنیا آمده و پدربزرگم در خاک پاک آن دفن شده است. شما هنگامی‌که به این سرزمین نزدیک شدی، هراس را در دل اشغالگران افکندی.

آن‌ها شما را کشتند تا مقاومت را که از زادگاهت تا «رأس الناقوره» و از غزه به سراسر پهنهٔ این گیتی امتداد دارد، نابود کنند.

آقای ژنرال! آن‌ها فقط جسدت را از بین بردند، روز شهادتت هزار قاسم و هزار سلیمانی متولد شد. در این جنایت از جاودانگی عبور کردی، روحت در آسمان است و شیر شهدا خواهید بود.»

1403/10/10

تعداد بازدید: 36
سیدتی زینب
آیکون توانخواهان

T

T