سازمان سینمایی سوره | کارگردان مستند موتورسواران:
این فیلم به هیچ وجه رویکرد محافظهکارانه ندارد
حوزه هنری | در نشست نقد و بررسی انیمیشن «رویاشهر» مطرح شد؛
نشست نقد و بررسی انیمیشن «رویاشهر» در قالب «قرار هفت» به میزبانی سید علیرضا گلپایگانی عضو هئیت علمی دانشگاه هنر تهران و با حضور نرگس سادات سجادیه منتقد و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران عصر چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه در کارستان بهارستان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، در ابتدای این نشست علیرضا گلپایگانی عضو هئیت علمی دانشگاه هنر تهران با اشاره به اینکه «رویاشهر» به نویسندگی و کارگردانی محسن عنایتی در سال ۱۴۰۲ در جشنواره فجر اکران شد، گفت: ساخت این فیلم سه سال طول کشید و در شهر کاشان انجام شد. این نکته برای کسانی که در حیطه انیمیشن فعالیت میکنند، اهمیت زیادی دارد چرا که موضوع انیمیشن تنها محدود به تهران نیست و این اثر نشان میدهد که انیمیشن در شهرهای دیگر کشور نیز ساخته میشود.
گلپایگانی سپس به حمایت مرکز سینمایی سوره از این پروژه اشاره کرد و گفت: این فیلم به عنوان یک نقطه امید برای انیمیشنسازان خارج از تهران تلقی میشود. موفقیت تیم سازنده در کاشان نشان میدهد که میتوان در سایر شهرها نیز پروژههای انیمیشن را با کیفیت بالا تولید کرد.
میزبان جلسه با بیان خلاصهای از این انیمیشن به بررسی عقبه انیمیشن در ایران پرداخت و گفت: اگر بخواهیم یک بررسی سریع از تاریخ انیمیشن در ایران انجام دهیم، میبینیم که اغلب کسانی که وارد این حرفه شدهاند یا از هنرهای تجسمی مثل نقالی، نقاشی و گرافیک آمدهاند، یا از علوم رایانهای و کامپیوتری. به عبارت دیگر، بدنه اصلی انیمیشن در ایران از این دو حوزه تشکیل شده است اما باید بگویم که ساختار انیمیشن فقط به اینها محدود نمیشود. شاید اینها ابزارهای ورود به انیمیشن باشند، اما انیمیشن تنها به اینها وابسته نیست.
وی ادامه داد: زمانی که ما درباره انیمیشن صحبت میکنیم، معمولاً یک پیوند مهم را فراموش میکنیم که باید آن را در نظر بگیریم و آن فیلم انیمیشن است. فیلم، یعنی ساختاری که به داستان، محتوا و فیلمنامه مرتبط است. و هیچکدام از اینها به گرافیک و نرمافزار ربطی ندارند. ساختار اصلی انیمیشن در حقیقت فیلمنامه است.
گلپایگانی افزود: مقوله بعدی کارگردانی است. کارگردانی که باید بتواند این عناصر داستانی و فیلمنامهای را به خوبی کنار هم قرار دهد. در اینجا هم خبری از نرمافزار نیست. من میخواهم بگویم که این فیلمها با فداکاری ساخته شدهاند، با کمبود و حداقل امکانات. من نگران این موضوع هستم چون این هنرمندان انیمیشن ساز با این فشار زیاد ممکن است از کار زده شوند. تعداد این افراد هم کم است.
گلپایگانی با اشاره به نقش مشاوران در فرآیند ساخت فیلم افزود: من همیشه میگویم که فیلمساز قرار نیست که همیشه راهحلها را ارائه دهد. فیلمساز نهایتاً مسئلهای را پررنگ میکند. چون فیلمساز لزوماً کارشناس اقتصادی، اجتماعی، جامعهشناسی یا روانشناس نیست که بخواهد مشکلات را حل کند. بنابراین فیلمساز به مشاور نیاز دارد. یکی از خلأهایی که در این کارها بهنظر من وجود دارد، عدم وجود یک تیم مشاور جمعی و مشاور کودک است. به نظرم بهتر است که فیلمسازان ما از مشاور سینمایی استفاده کنند تا داستانها و پیامهای خود را بهتر و مؤثرتر به مخاطب منتقل کنند
گلپایگانی در ادامه بیان کرد: یکی از مشکلات ما این است که فکر میکنیم انیمیشن فقط برای کودکان است، در حالی که گردش مالی بسیاری از انیمیشنها مربوط به بزرگسالان است. فیلمهای شاخصی مانند «ربات وحشی» برای بزرگسالان تولید میشود، اما بچهها هم آنها را میبینند.
در ادامه این نشست نرگس سادات سجادیه، منتقد حاضر در نشست نقد و بررسی انیمیشن «رویاشهر» با اشاره به تخصص خود در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت، این فیلم را از دیدگاه تربیتی مورد بررسی قرار داد.
وی با بیان اینکه بهطور تخصصی در حوزه انیمیشن فعال نیست، گفت: آنچه که من از دیدگاه تعلیم و تربیت میبینم، این است که انیمیشن در مقایسه با آثار قبلی ایرانی پیشرفت قابل توجهی داشته است. بهویژه در زمینه بصری که تاثیر زیادی بر درگیری مخاطب با انیمیشن دارد.
این منتقد افزود: در این فیلم، ایدههای مثبتی به چشم میخورد که میتواند برای نوجوانان مفید باشد. یکی از این ایدهها، انگاره نجات است که در دنیای کنونی، برای کودک و نوجوان بسیار حائز اهمیت است. در این انیمیشن، این انگاره مطرح میشود که نوجوانان میتوانند آینده را نجات دهند، که بهنظر من پیام مثبتی برای این گروه سنی است.
سجادیه همچنین به رابطه دو نوجوان از دو شهر مختلف اشاره کرد و گفت: یک نکته مثبت دیگر در این فیلم، رابطه دو نوجوان از دو شهر مختلف است که با همدیگر تقابل داشتند. این موضوع فارغ از چهارچوبهای مرزی هر شهر به نمایش گذاشته میشود و نشان میدهد که نوجوانان میتوانند دنیای متفاوتی بسازند. دنیایی که مرزها و روابط کنونی را کنار گذاشته و بهجای آن، مفاهیم، باورها و ایدهها تعیینکننده خواهند بود.
وی همچنین به مفهوم خانواده در این انیمیشن اشاره کرد و افزود: بحث خانواده در این فیلم خیلی مورد توجه قرار نگرفته است. بهنظر من این موضوع قابلیت پرداخت بیشتری داشت، چراکه خانوادهای که از لحاظ فیزیکی از هم جدا هستند، میتوانند به هم کمک کنند و در نهایت، مفهوم خانواده بهعنوان رمز نجات دنیای آینده مطرح شود.
نرگس سادات سجادیه در ادامه اظهار کرد: نکته دیگری که برای من مبهم بود، همراهی پیری در شینا با نوجوانان بود. این همراهی میتوانست نمادی از ارتباط نسلی باشد که در آن نوجوانان و بزرگترها یکدیگر را بهطور کامل نمیفهمند. بهنظر میرسید این بخش از فیلم میتوانست بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: فارغ از نکات مثبتی که مطرح کردم، باید اشاره کنم که ارتباط با هر رسانهای، از جمله انیمیشن، باید بهگونهای باشد که نوجوان با آن ارتباط برقرار کند. این رسانه میتواند کتاب، فیلم، سریال، بازی و یا انیمیشن باشد. نکته کلیدی این است که روایت باید در این رسانهها وجود داشته باشد. حتی در بازیهای ویدیویی، اگر بازی بدون شروع و پایان مشخص و بدون پیوستگی علّیِ روایت باشد، مخاطب به راحتی درگیر نخواهد شد. در این حالت، مفاهیم بهصورت بیانیهای و مستقیم منتقل نمیشوند. هدف این است که بدون فشار و تحمیل، مخاطب درگیر پیامها شده و خودش در روایت مشارکت کند.
سجادیه ادامه داد: اما در این انیمیشن، ما با یک عملکرد اتمیک مواجه هستیم، به این معنی که بچهها از ابتدا تا انتها یکنواخت عمل میکنند و فکر میکنند. در واقع، هیچکدام از مردم رویاشهر و شیناشهر بهطور فعال وارد این تحولات اجتماعی نمیشوند. این در حالی است که یکی از بحثهای مهم اجتماعی این است که جامعه باید دچار تحول شود. در قرآن نیز آمده است: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» یعنی خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنان خود را تغییر دهند.
وی افزود: ما در اینجا نمیبینیم که مردم رویاشهر چگونه تغییر کردهاند. حتی وقتی که اژدها در وسط شهر قدم میزند، یاد فیلمهای خارجی میافتم که در آنها این صحنهها حالت اکشن دارند، اما در این فیلم، شهر اصلاً هیچگونه تغییر و واکنشی نشان نمیدهد. این یک فضای خلأ است. اگر شما بخواهید در مدرسه تحول ایجاد کنید، نمیتوانید تنها به معلم و مدیر مدرسه نگاه کنید و منتظر تغییر باشید. باید با معلم وارد گفتوگو شوید، چانهزنی کنید و لابیگری کنید. این رابطه است که ارزشمند است.
منتقد نشست نقد و بررسی انیمیشن «رویاشهر» خاطرنشان کرد: اگر یک ملت به این شیوه، نجات پیدا کند، دیگر تحت ظلم نمیرود زیرا آگاه شده است. اما ملتی که منفعل باشد و به دنبال نجاتدهنده بگردد و هیچ تلاشی نکند، دچار شکست میشود. در این فیلم ما افق روشنی برای این افراد نمیبینیم. در نهایت، سؤال این است که این افراد قرار است کجا زندگی کنند؟ چون جامعهای که قرار است تغییر کند، در این فیلم اصلاً متحول نمیشود.
نرگس سادات سجادیه در ادامه نقد خود به شخصیتپردازی فیلم اشاره کرد و گفت: به نظر من، تحولهایی که در داستان وجود دارد هیچ علیت و منطقی ندارد. شاید کمی هم ایراد در شخصیتپردازی باشد. زمانی که شخصیتپردازی میکنیم، شخصیتها یا ایستا هستند یا پویا. اگر شخصیتها پویا هستند، باید طی یک روند منطقی و به دلایلی در بزنگاههایی تغییر کنند. برای مثال، در صحنههای ابتدایی، مادر را میبینیم که بهطور بیدلیل میگوید: «تو که بچه لوس نونوری هستی.» اینجا آدم احساس میکند که این زن چقدر ترسو است و مانع حرکت «آرات» است. اما ناگهان میبینیم که این شخصیت شجاع میشود. در حالی که یک شخصیت در یک روایت نمیتواند بهطور ناگهانی تغییر کند.
وی ادامه داد: به نظرم اگر شخصیتپردازیها با دقت بیشتری انجام میشد، بهتر و مؤثرتر بود. در این فیلم، روایت یک سری شکافهای عمیق دارد که بهخوبی پر نشدهاند. این که شخصیتهایی در داستان تحول پیدا کنند، ایده خوبی است، اما یکی از نکات مهم این است که شخصیتها باید خاکستری باشند. در این فیلم، اما شخصیتها بهطور واضح و یکبعدی هستند و هیچکدام از آنها ویژگیهای پیچیدهای که ما در شخصیتهای خاکستری میبینیم، ندارند.
نرگس سادات سجادیه در ادامه صحبتهای خود درباره تربیت و تأثیر آن در انیمیشن بیان کرد: یک بحث دیگری که در تربیت وجود دارد اما اهمیت زیادی هم دارد، دیدگاههایی است که در تربیت مطرح میشود. این دیدگاهها به رسمیت شناختن عاملیت نوجوان و انسان در پیشبرد داستان است. قصههایی که عاملیت دارند، قصههایی هستند که تفسیر را جدی میگیرند. یعنی لایههای مختلف تفسیری نه فقط در کلان روایت، بلکه در روایتهای ریزتری که از طریق نشانهها به تفسیرهای مختلف میرسند، نیز در اثر دیده میشود. در اینجا احساسات و میمیک صورت نقش ندارند. در کتابهای کودک، یکی از مسائل مهم، تصویر است. در مدیوم انیمیشن و فیلم، ما یک قابلیت مهم داریم به نام تصویر و در بسیاری از مواقع به جای استفاده از کلام، از پتانسیل تصویر و حرکت استفاده میکنیم. به نظرم در این فیلم، مسئله تصویر یک مشکل جدی بود و تماشاگر در بعضی قسمتها خسته میشد.
این منتقد در ادامه به بحث سانسور در حوزه کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: بحث سانسور در حوزه کودک و نوجوان موضوع مهمی است. چه چیزهایی را باید نشان دهیم و چه چیزهایی را نباید. مثل مرگ، سیگار کشیدن، و مسائل اخلاقی دیگر. این مسئله از زمان افلاطون هم مطرح بوده که میگفت این شعرها را برای کودکان نخوانید. در حوزه خشونت و مرگ، تفاوتی با ارزشهای اخلاقی وجود دارد چرا که بچهها در سالهای اولیه زندگی خود باید درک کنند که این جهان، دنیای امنی است. دنیا برای کودک باید دنیای پیشبینیپذیری باشد.
در پایان، علیرضا گلپایگانی میزبان نشست تحلیل و بررسی «رویاشهر» با تحسین از سازندگان انیمیشن «رویاشهر» گفت: جا دارد که تحسین کنم دوستانی که این کار را انجام دادهاند.از سازمان سینمایی سوره هم تشکر میکنم که این پروژه را حمایت کرد و همچنین از سازندگان انیمیشن «رویاشهر» که در شهرستانها با محدودیتهای زیاد تلاش کردند و این اثر را تولید کردند.
1404/03/01
T
T