انتشارات سوره مهر | روایت بی‌پرده از حاج جلال؛

قصه زندگی کشاورزی که قهرمان شد

انتشارات سوره مهر | روایت بی‌پرده از حاج جلال؛

قصه زندگی کشاورزی که قهرمان شد

لیلا نظری گیلانده در کتاب حاج جلال، خاطرات حاج جلال حاجی بابایی را از دفاع مقدس روایت می‌کند. او خواننده را با روایتی اصیل از زندگی کشاورزی ساده در دل حوادث دفاع مقدس همراه می‌سازد. این کتاب  بازتابی از رنج، پایداری و شرافت انسان‌هایی است که تا پای جان از میهن دفاع کرده‌‌اند.

قصه زندگی کشاورزی که قهرمان شد

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، لیلا نظری گیلانده در کتاب حاج جلال، خاطرات حاج جلال حاجی بابایی را از دفاع مقدس روایت می‌کند. او خواننده را با روایتی اصیل از زندگی کشاورزی ساده در دل حوادث دفاع مقدس همراه می‌سازد. این کتاب  بازتابی از رنج، پایداری و شرافت انسان‌هایی است که تا پای جان از میهن دفاع کرده‌‌اند.

کتاب حاج جلال خاطرات یکی از شخصیت‌های موثر در دوران دفاع مقدس را در بر گرفته است. لیلا نظری گیلانده با زبانی صمیمی و خواندنی، زندگی حاج جلال حاجی بابایی را از دوران کودکی تا روزهایی که جنگ سایه‌اش را بر خانه‌ی او انداخت، پیش روی خواننده قرار داده است. حاج جلال، کشاورزی متعهد، پدری فداکار و مردی خانواده‌ دوست است که با تمام وجود از سرزمینش در برابر حمله‌ی دژخیمان دفاع کرد.

داستان کتاب با ازدواج سنتی وی و آغاز زندگی ساده‌ای با همسرش افروز، آغاز می‌شود؛ زندگی‌ای که به مرور با تولد فرزندان و در ادامه، با وقوع جنگ، وارد مرحله‌ای دیگر می‌شود. او نه‌تنها شاهد شهادت دو پسر و دو دامادش است، بلکه دخترش را نیز در مسیر از دست دادن همسرش همراهی می‌کند. علی‌رغم این مصیبت‌ها، حاج جلال مردانه می‌ایستد، رخت رزم به تن می‌کند و خودش را به خط مقدم می‌رساند.

نویسنده در تدوین کتاب حاج جلال، ماه‌ها پای صحبت‌های حاج جلال نشسته و تلاش کرده تا صدای خالص و لهجه‌ی محلی او را در نثر حفظ کند. این ویژگی سبب شده کتاب حال‌وهوایی زنده و ملموس داشته باشد. سبک روایت، آمیخته با طنز تلخ و لحن روستایی، از دل تجربه‌هایی بیرون آمده که مخاطب را بی‌واسطه درگیر می‌کند. لحن شفاف و گفت‌وگومحور لیلا نظری گیلانده، به خواننده اجازه می‌دهد خود را در دل خانه‌ی حاج جلال حس کند؛ خانه‌ای که روزی پر از خنده‌ی فرزندان بود و حالا، با قاب‌های عکس و خاطرات پر شده است.

در کنار شرح دقیق و تأثیرگذار وقایع جنگ، کتاب حاج جلال نگاهی ویژه به فرهنگ، سنت‌ها و باورهای روستاییان ایرانی نیز دارد. سنت‌هایی که اگرچه رنگ باخته‌اند اما در این کتاب با دقتی کم‌نظیر بازتاب یافته‌اند. کتاب حاج جلال را انتشارات سوره مهر، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

در بخشی از کتاب حاج جلال، خاطرات حاج جلال حاجی بابایی می‌خوانیم
یک سال از ازدواجمان نگذشته بود که قرار شد با پدر و مادرم برویم کربلا. افروز باردار بود و همۀ وسایل تولد نوزاد را هم برداشته بودیم. با حساب و کتابی که کرده بودیم، می‌دانستیم فرزندمان همان روزها توی کاظمین به دنیا خواهد آمد. همه‌چیز آماده بود، اما دستِ آخر، موقع گرفتن ویزا، یک سرهنگ ما را دید و گیر داد به پدرم و گفت: «پسرتان سربازی نرفته می‌خوای ببریش کربلا؟ می‌خوای تو عراق فراریش بدی؟»

می‌گفت باید ده هزار تومان بخوابانید توی حساب دولت و بعد از برگشتن پسش بگیرید. چون پدرم دلِ خوشی از شاه و قانون‌های بی‌‌دروپیکرش نداشت، قبول نکرد. مجبور شدیم من و افروز از زیارت کربلا منصرف شویم و بمانیم خانه. بعد از آن افروز مدام افسوس می‌خورد.

ما چه شانسی داریم آقا جلال!

با آن وضعیتش، آن‌قدر توی صحرا و خانه کار کرده بود که جانی برایش نمانده بود. شده بود پوست و استخوان. دلم برایش می‌سوخت، اما نمی‌توانستم صدایم را دربیاورم. مادرم موقع رفتن به کربلا، وقتی دید افروز اوضاع مناسبی ندارد، پرستاری‌اش را به اقدس‌خانم و شوهرش، اصغرآقا، سپرد تا اگر خبری از تولد فرزندمان شد، دستپاچه نشویم. سفارش کرد تا موقع برگشتنشان مواظب افروز باشند. اصغرآقا رفیقم بود؛ مردی لوطی‌منش و مقتدر که مشهور بود به اصغر علی حمید؛ یعنی اصغر پسر علی و علی پسر حمید!

هنوز سه چهار روز از رفتن پدر و مادرم به کربلا نگذشته بود و هوا داشت رو به تاریکی می‌رفت که درد به ‌دنیا ‌آمدن فرزندمان طاقت افروز را گرفت و گفت: «باید اقدس‌خانمَ بیدار کنی!»

هیچ‌چیز از تولد نوزاد نمی‌دانستیم. هردومان می‌ترسیدیم. رفتم و با خجالت اقدس‌خانم را صدا کردم و فرستادم پیش افروز. اقدس‌خانم مرا با همسرش، اصغرآقا، فرستاد دنبال ننه‌معصومه؛ سیده زنی که می‌گفتند مادرش برای از ما بهتران نوزاد می‌گرفت! رفتیم دنبالش، اما نیامد و گفت: «باید یه زنی واشِتان باشَه!»

گفتنی است این کتاب توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

1403/10/11

به روز رسانی : 1404/06/11

تعداد بازدید: 31

پربازدیدترین

جدیدترین

منتخب

جمکران
آیکون توانخواهان

T

T