«حاج جلال» شنیدنی شد

«حاج جلال» شنیدنی شد

کتاب صوتی «حاج جلال» توسط سماوا منتشر شد.

«حاج جلال» شنیدنی شد

«حاج جلال» شنیدنی شدکتاب صوتی «حاج جلال» توسط سماوا ناشر کتاب‌های صوتی با صدای داوود حیدری گوینده با سابقه و پیشکسوت کشور منتشر شد.

این کتاب به قلم لیلا نظری گیلانده در سال ۱۳۹۹ از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسید و یکی از پنج کتابی است که در چهاردهمین دوره جایزه جلال، عنوان برگزیده بخش ویژه (نگاهی دیگر) را به خود اختصاص داده است.

این اثر بخشي از خاطراتی است که شور زندگی و شوق شهادت را هم‌زمان به تصویر می‌کشد و به زبان ساده مردم روستا سخن می‌گوید. «حاج جلال» خاطرات حاج جلال حاجی‌بابایی است که در دفاع مقدس دو فرزند و دو دامادش برای پاسداری از میهن و انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.

سماوا این اثر را در ۷ ساعت و ۵۰ دقیقه صوتی کرده است تا مخاطبان و علاقه‌مندان کتاب‌های صوتی از آن بهره ببرند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

"رویش را که باز کردند، انگار روح از بدنم جدا شد. آرام خوابیده بود. غورۀ من خواب بود. اشک همه صورت و محاسنم را خیس کرده بود. این ابوالقاسم من بود که بی‌تفاوت به وجود ما چشم‌هایش را بسته بود و قرار نبود بیدار شود. گفتم: «ابوالقاسم؟ غوره بابا! مگر باز هم داری با خدا عبادت مُکنی که ما را نمی‌بینی! پا شو ببین کیا آمده‌اند...»

حرف‌ها و درد دل‌هایم با او تمامی نداشت. عزیزآقا کنارم ایستاده و دستم را گرفته بود تا مبادا حالم بیشتر از این خراب شود. دستم را از دستش رها کردم و بردم توی مو‌های پهن‌شده روی پیشانی ابوالقاسم و سرش را نوازش کردم. یاد امام‌حسین (ع) افتادم که صورتش را روی صورت علی‌اکبرش گذاشت و سینه به سینه فرزندش. خودم را چسباندم روی سینه‌اش. انگار که زنده بود. کافی بود چشم باز کند و مرا ببیند. "

1402/03/09

تعداد بازدید: 8
قلوبنا معکم
آیکون توانخواهان

T

T