مرکز هنری رسانهای نهضت | نگاه حجتالاسلام مقدسیان به چگونگی شکلگیری نگرشهای دینی در کودکان؛
چگونه برنامههای فرهنگی میتوانند دین را برای نسل جدید جذابتر کنند؟
رئیس سازمان دارالقرآن در یادداشتی عنوان کرد؛
حجتالاسلام والمسلمین علی تقیزاده رئیس سازمان دارالقرآن در رابطه با سخنرانی اخير رهبر معظم انقلاب، یادداشتی منتشر کرد و در آن نوشت: سخنرانی اخیر رهبری در سالگرد ارتحال امام (ره) را میتوان یکی از جلوههای جامع در تبیین قرآنی مرحله کنونی مبارزه دانست؛ مرحلهای از مبارزه که قرار است ما را به فرج و گشایش ویژهای برساند و در این لحظات آخر رسیدن، نیازمند پایداری و مقاومت هستیم.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام علی تقیزاده در يادداشت خود نوشت: بر خلاف آنچه تریبونداران و رسانه به دستان فریاد میزنند، اتفاقاً صحنه درگیری واضحتر شده و هر کسی که دوستدار ایران و منافع ملی و بهبود اوضاع اقتصادی، و به دنبال اصلاح مشکلات رنجآور اقتصادی و معیشتی و در پی جایگاه با عزت ایران در نظم جهانی پیشِ رو است، باید برای ترویج و زنده ماندن «ایمان و امید» در کشور تلاش کند.
دیگر جای ندیدنِ مسئله نیست، و هر کسی -با هر میزان اطلاعاتی- اگر کمی دقیق شود می فهمد مسئله اصلی یک «مبارزه» در میان دو جبهه است. حقیقت این مبارزه بر سر موفقیت و سرافرازی ایران است ولو هر روز قالبی تازه به خود بگیرد و رنگ حجاب و احکام شرعی یا آزادی و انتخابات و حتی گاه معیشت -در اعتراضات سیاسی به معیشت، و نه اعتراض مردمی و حقیقی- را به خود بزند. ترکیب فتنه را می توان اینگونه دید: «طراحی جامع این اغتشاشات در اتاقهای فکر کشورهای غربی انجام، و اجرای آن با پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و رسانهای گسترده دستگاههای امنیتی غرب و پادویی عناصر خائن و مزدورانِ پشتکرده به وطن و عوامل سیاستهای خصمانه علیه ایران همراه شد. البته ترکیبی از معدودی مغرض و تعداد بیشتری افراد غافل و احساساتی و کمعمق، و جمعی هم از اراذل و اوباش، پیاده نظام این حرکت در داخل کشور بودند». از میان عناصر این ترکیب، حرفی با «اتاقهای فکر دشمن، دستگاه های امنیتی، عناصر خائن و مزدور، عوامل دشمن، معدودی مغرض و اراذل و اوباش» نیست، که چندان قابلیت گفت و گو و تبیین وجود ندارد. اما وقت سخن گفتن با «تعداد بیشتری افراد غافل و احساساتی و کمعمق» که گرفتار این بازی سیاسی شده اند و فقط رنگِ کاردستی نقاشان فتنه به چشمشان می آید و باطن سیاسی کثیف بازی را نمی بینند، هنوز هست. این جاست که جهاد تبیین وظیفه و تکلیف عموم مومنین و دلسوزان می شود.
«ایمان و امید»، «دو عامل مهم نرمافزاری» که «امام را به آن فعالیتهای معجزهآسا قادر ساخت». «مطهری که خود کوه ایمان بود، در امام چهار ایمان مشاهده کرد: ایمان به هدف، به راه، به مردم و بالاتر از همه، ایمان به خدا».
ایمان به معنای اعتماد است. در امنیت قلبی بودن، که طرف نقش خود را به خوبی انجام خواهد داد. خدا مگر ممکن است که از وعده های خود کم بگذارد، و مگر با چه کسی عهد بسته ایم؟
ایمان به غیب، آن است که «در حالت بحرانی بدون دانستان راهی که خداوند از آن طریق نصرت خواهد کرد» به غیب عالم تکیه کنیم. اگر بدانیم که ثروتی در گوشه ای ذخیره شده یا وعده دلاری از سرمایه داری داشته باشیم که ایمان به «غیب» نخواهد بود، تکیه و اعتماد به «شهود» مادی است. شهود مادی از «طریق» ها خود را نشان می دهد و «برنامه ریزی و پیش بینی مسیرِ نصرت» در آن نیاز است. اما در مورد غیب، عنصر «من حیث لایحتسب» پای ثابت هر «نصرت»ی خواهد بود.
مشکلات نیست؟ چرا هست. آیا حریف «اعتماد به خدا» هم می شود؟ خیر قطعا نمی شود!
«سعی آنها این است که با به رخ کشیدن مشکلات معیشتی و تورم و گرانی، جوان ایرانی را ناامید کنند در حالی که اولاً همه این مشکلات قابل رفع است و به توفیق الهی برطرف خواهد شد. ثانیاً مشاهده مشکلات باید موجب افزایش انگیزه برای یافتن راههای رفع آنها و کمک به افرادی شود که در میدان برای حل آنها تلاش میکنند. ثالثاً در کنار مشکلات، پدیدههای امیدآفرینِ بسیار و پُرشماری در کشور وجود دارد که بدخواهان نمیخواهند این پدیدهها دیده شوند. آنها میگویند شما از واقعیتها خبر ندارید در حالی که واقعیت مورد نظر آنها همین مشکلات اقتصادی و معیشتی است که همه از آن خبر دارند و در رنج هستند.»
مگر می شود از مشکلات اقتصادی و معیشتی مملکت کسی خبر نداشته باشد؟ خبر از غیب می دهید؟
اما وعده ای که به ما داده اند حق است، راست است هرچند دیگرانی اعتماد به آن را فریب بخوانند: إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (49).
اما در این وعده ها، همراهی ملت مسلمان ایران نیز شرط شده است. ً إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ (38)أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ (39)الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ (40)الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ (41حج)
نصرت، دو طرفه است. و اینجاست که «ایمان رهبران به مردم» به عنوان فراهم کنندگان شرط نزول یاری الهی، نقش محوری خود را نشان میدهد: يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ ... (61).
آیا ممکن نیست مردم مقاومت و پایمردی نکنند؟ در وفا به شعارهایشان دروغ بگویند؟ ممکن است. به همین دلیل هم در شرایط سخت اضطرار و مقدمات غافلگیری، شاید ذهن رهبرانی که به وعده الهی شک نمیکنند به این سو رود؛ اما تاریخ نشان داده که در همین لحظه ها تلاش های خالصانه مومنین خود را نشان میدهد و اتفاقا وعده یاری الهی نزدیکتر است: حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّيَ مَنْ نَشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمينَ (110یوسف).
توجه به این وعده ها و سنت های الهی است که موجب می شود ناامید نشویم حتی در سخت ترین شرایط و به حرکت و عمل ادامه دهیم.
1402/03/17
T
T