در سومین نشست «کرسی» در حوزه هنری مطرح شد؛

توجه به «فارسی‌زبانان» زکات ادبی است

در سومین نشست «کرسی» در حوزه هنری مطرح شد؛

توجه به «فارسی‌زبانان» زکات ادبی است

علیرضا قزوه از شاعران برجسته کشورمان در سومین نشست «کرسی» گفت: توجه به «فارسی‌زبانان» زکات ادبی ما است که باید به آن بپردازیم درحالی‌که ما آن‌ها را رها کردیم.

توجه به «فارسی‌زبانان» زکات ادبی است

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، عصر چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰، مدرسه ماه حوزه هنری در سومین نشست از سلسله جلسات «کرسی» میزبان دکتر علیرضا قزوه بود.

وی خاطرنشان کرد: یکی از حرکاتی که به نظر من مهم است حرکت به سمت بین‌المللی شدن زبان و ادبیات است که متأسفانه خیلی‌ها خود را از آن بی‌نیاز می‌دانند. همچنین یکی دیگر از حرکت‌های مهم مسئله فارسی‌زبانان است. توجه به فارسی‌زبانان زکات ادبی ما است که باید بپردازیم. درحالی‌که ما آن‌ها را رها کردیم.

قزوه افزود: یک روزهایی در هند شعر پارسی خواهان داشت. تمام شاعرانی که به امید زندگی بهتر از ایران به هند مهاجرت کردند به هدفشان رسیدند چراکه این محصولات در آنجا مخاطب داشت. ولی هند را از ما گرفتند. پاکستان و بنگلادش هم که به هند وصل بودند از دست رفتند. یک روزگاری ترکیه مهد شعر فارسی بود و تا آلبانی سرزمین شعر فارسی بود. در دوره‌ای شاه اسماعیل صفوی شعر ترکی می‌گفت و سلطان سلیم عثمانی به زبان فارسی شعر می‌سرود. شعر فارسی در شبه‌جزیره بالکان هم مشتری خود را داشت. اما امروز به‌جایی رسیدیم که حتی در افغانستان هم برای وجود شعر فارسی چالش داریم. جنگ افغانستان جنگ زبان بود ولی کسی اهمیت نداد و الآن به اینجا رسیدیم. الآن زبان پشتون و اردو را که روزگاری دختر زبان فارسی بودند در برابر این زبان قرار داده‌اند. الآن دیگر چیزی برای ما نمانده است. ما دیگر بازاری برای زبان فارسی نداریم و باید تلاش کنیم آن را ایجاد کنیم. باوجوداین خیلی از کسانی که رایزن فرهنگی ما می‌شوند می‌خواهند خودشان را نشان دهند. فکر می‌کنند دنیا منتظر نشسته تا این‌ها از راه برسند. درحالی‌که فرهنگ این نیست. فرهنگ تبادل می‌خواهد، دادوستد می‌خواهد. گاهی آن‌ها چیزی دارند که ما نداریم. شیوه‌های مرتضی سرهنگی‌ها و هدایت الله بهبودی‌ها در ادبیات پایداری که الآن تا این حد رشد کرده است این است که خودشان را نمی‌دیدند. با این شیوه اگر جلو می‌رفتیم خیلی خوب بود. رایزن فرهنگی ما وقتی به یک کشوری می‌رسد می‌خواهد همان روزهای اول آنجا را فتح کند؛ آن‌هم باکارهای جزئی و نمایشی. انگلیس آن‌قدر هشیار است که وقتی‌که در قالب تاجر وارد هند می‌شوند در پنجاه سال اول زبان فارسی را تبلیغ می‌کند فقط برای اینکه مشتری جذب کند. کم‌کم در پنجاه سال بعد کار خود را می‌کند و زبان فارسی را از هند برمی‌چیند. استعمار کارش را بلد است و ما بلد نیست. من تلاشم این بود شیوه‌هایی که دارم یک مقدار الگو قرار بگیرد.

این شاعر برجسته کشورمان یادآور شد: کسی که مرا در مسیر درست مشق شعر انداخت مرحوم سید حسن حسینی بود. او توصیه کرد ابتدا از دوبیتی و رباعی شروع کنم و بعد به سراغ قالب‌های دیگری مثل غزل و قصیده بروم. من در شرف گرفتن دیپلم به حوزه هنری آمدم و بسیاری از شعرا را من با اینجا آشنا کردم.

او در ادامه درباره تجربه مطبوعاتی خود و جایگاه امروزی مطبوعات بیان داشت: این اقتضاء زمانه ماست که امروزه رسانه به سمت فضای مجازی سوق پیداکرده است و دیگر آن علاقه سابق نسبت به روزنامه وجود ندارد. آن زمانی که من در روزنامه اطلاعات و روزنامه جمهوری اسلامی فعالیت می‌کردم، تیراژشان خیلی بالابود. رسانه در آن موقع روزنامه بود ولی الآن رسانه‌هایی آمده که بعضاً جذابیت‌های بیشتری دارد. من نمی‌خواهم بگویم این بهتر است یا آن ولی باید به سنت هم پایبند بود. به قول قیصر امین پور، هر نوآوری باید در بستر سنت انجام شود و ریشه در سنت داشته باشد. درحالی‌که برخی از نوآوری‌های ما منقطع از سنت است و به تعبیری منقطع از ریشه است. من به رسانه‌ای معتقدم که ریشه درگذشته ما داشته باشد. درگذشته مولانا یک رسانه بود؛ سعدی یک رسانه‌ای بود که اگر در شیراز شعر می‌گفت، در کاشمر ماهی گیران وقت ماهی گیری شعر سعدی را زمزمه می‌کردند. اینکه شعر سعدی این‌همه راه را تا چین و کاشمر بپیماید رسانه بودن او را می‌رساند. امروزه باوجوداین همه رسانه هنوز به آن ابعاد نرسیده‌ایم و این یعنی رسانه‌های آن زمان رسالت‌هایی داشتند که الآن وجود ندارد.

دکتر علیرضا قزوه که نزدیک به نه سال نمایندگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای هند و تاجیکستان را بر عهده داشته، در باب این تجربیات خاطرنشان کرد: وقتی من وارد هند شدم فقط دو شاعر مانده بودند که به زبان فارسی شعر می‌گفتند. ما در آنجا انجمن ادبی بیدل را برگزار کردیم تا به تربیت شاعران فارسی‌زبان بپردازیم. از همان جلسات ده شاعر جوان به زبان فارسی تربیت شدند. من معتقدم که نباید در تدریس زبان فارسی ماند، بلکه باید این مسیر را به سمت ادبیات فارسی و درنهایت به شعر فارسی هدایت کرد. یعنی اگر این افراد بتوانند شعر فارسی بگویند دیگر به قله رسیده‌ایم. ما تلاش کردیم که شعر کودک و نوجوان به زبان فارسی را هم در آنجا رواج دهیم. این کارها محصول تلاش است، محصول این نیست که من یقه دیپلماتیک و کفش براق بپوشم و سر ساعت رفت‌وآمد کنم، کاری هم به کار کسی نداشته باشم و فقط حقوقم را بگیرم. من سعی کردم بسیجی‌وار کارکنم و پرکار باشم.

وی ادامه داد: من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین اشتباه ما این است که سی چهل سال بر یک مدار بچرخیم. درحالی‌که باید هر ده سال یکبار مدار را عوض کرد. مثل کسانی که می‌خواهند ماهواره به فضا برسانند؛ مثل عقابی که می‌خواهد اوج بگیرد و مسیرش را عوض می‌کند تا برای رسیدن به این هدف بهترین مسیر را پیدا کند. ما اگر در یک مدار بچرخیم کار تکراری کرده‌ایم.

1400/11/24

تعداد بازدید: 4

T

T