مرکز هنری رسانهای نهضت | نگاه حجتالاسلام مقدسیان به چگونگی شکلگیری نگرشهای دینی در کودکان؛
چگونه برنامههای فرهنگی میتوانند دین را برای نسل جدید جذابتر کنند؟
حوزه هنری | برای نمایش بخشهایی از فعالیتهای شهید مرتضی آوینی افتتاح شد
نمایشگاه عکس «سفرِ آخر؛ داستان یک عکس دیده شده» روز ۲ اردیبهشت ماه در گالری «شماره یک خانه عکاسان ایران» افتتاح شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، «سفرِ آخر» عنوان نمایشگاهی با ۵۴ عکس از اصغر بختیاری، احسان رجبی، مرتضی شعبانی، سیدمحمد جعفری و محمدحسین قدمی است که در پروژه روایت فتح همراه شهید مرتضی آوینی بودهاند.
این عکسها که از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۷۲ ثبت شدهاند هر یک در ابعاد متنوع بخشی از فعالیتهای شهید مرتضی آوینی را روایت میکنند.
در بخش ورودی نمایشگاه که با عکسهایی از سال ۱۳۲۶ آغاز میشود اطلاعاتی درباره شهید آوینی به چشم میخورد تا به اختصار هم که شده بازدیدکنندگان را با نوع نگاه و فعالیت آوینی آشنا کند.
از فضاهای شهری بخصوص خرمشهر عکس کم داریم
مرتضی شعبانی که یکی از عکاسانی است که اثرش در نمایشگاه عکس «سفرِ آخر؛ داستان یک عکس دیده شده» روی دیوار رفته گفت: این نمایشگاه با پیشنهادی که به احسان باقری داده شد، برپا شده است. اگرچه برخی از این تصاویر پیش از این هم به نمایش در آمده، اما دیدهشدنش در ابعاد بزرگ و با رنگ و نور در فضای هنری و حرفهای کاری شایسته و درخور تشکر است.
او با بیان اینکه این نمایشگاه شامل آثار ثبت شده جمعی از عکاسانی است که از شهیدآوینی عکس گرفتهاند خاطرنشان کرد: با آنکه به عنوان فیلمبردار با آقای آوینی همراه شده بودم، اما علاقه زیادی به عکاسی هم داشتم و طبیعتا در هرجا دوربین به دست بودم. در سفر منجر به شهادت مرتضی آوینی، وی وقتی دید که هر از گاهی عکس هم میگیرم کمی از من عصبانی شد و دوربین را از گردنم باز کرد و به راننده داد و گفت دوربین را در ماشین بگذار تا دیگر عکاسی نکند. در آنجا متوجه اهمیت تمرکز در کار شدم. شهید آوینی درست میگفت نمیشد دو کار را به شکل همزمان با هم انجام داد و اشتباه از من بود و نباید با دیدن برخی صحنهها هیجانزده میشدم و احساساتی عمل میکردم. البته الان که سالها از این اتفاق گذشته فکر میکنم کاش در جاهایی عکس بیشتری ثبت میشد.
شعبانی ادامه داد: در نمایشگاه، عکس بزرگی از خرمشهر بعد از جنگ به نمایش درآمده که من چنین عکسی را کمتر دیدهام و دوست داشتم از خرمشهر، گمرک و بندرخرمشهر تصویر بیشتری میداشتیم. ما از این دست تصاویر کم داریم و با اینکه در زمان ثبت این تصویر چهارسال و نیم از جنگ گذشته، اما اثرات و آسیبهای ناشی از این پدیده در عکس مشهود است و شهر دستنخورده مانده بود. ما از فضاهای شهری بخصوص خرمشهر عکس کم داریم و من دوست داشتم آن زمان یک عکاس همراه ما میبود و تصاویری را ثبت میکرد.
کسی جز آوینی نمیتوانست در روایت فتح کار انجام دهد
وی تاکید کرد: در آخرین سفر، مرتضی آوینی در سال ۱۳۷۱ واحد تلویزیون حوزه هنری، سردبیر مجله سوره بود، او در حال نوشتن کتاب بود و کارهای زیادی در دست داشت. او با دستور مقام معظم رهبری مبنی بر آغاز دوباره روایت فتح، تمام کارهایش را زمین گذاشت، مستندسازی را مجددا آغاز کرد و جانش را هم در این راه گذاشت.
این عکاس اظهار کرد: در آغاز مجدد روایت فتح، ما با چند کارگردان همراه شدیم، اما در هیچکدام از سفرها اتفاقی نیفتاد تا اینکه شهید آوینی پا به میدان گذاشت؛ شاید دلیلش هم این بود که حس کرده بود کسی جز خودش نمیتوانست کاری انجام دهد.
آوینی؛ ستاره آسمان گمنامی
اصغر بختیاری که یکی دیگر از عکاسان آثار «سفرِ آخر؛ داستان یک عکس دیده شده» است، با نشان دادن برخی از تصاویر توضیحاتی از لحظات ثبت عکسها ارائه کرد. او عکس لحظه انفجار را نشان داد و حال و هوای دقایقی که مشغول تنظیم لنز دوربین برای ثبت پوتین و نارنجک بود، را تشریح میکرد. از او خواستم تا بیشتر از آن صحنه بگوید و بختیاری لحظه انفجار را چنین بازگو کرد.
«در ستونی که میرفتیم ایستادم تا از پوتین و نارنجکی که در عکسهای روی دیوار رفته میبینید عکس بگیرم. خم شدم. جایی که ایستاده بودم بلندتر بود و اشراف خوبی به محیط داشت، بلافاصله بعد از عکس صدای مهیبی از انفجار به گوش رسید. لحظهای بعد متوجه شدم که مین منفجر شده سریعا خود را به مرتضی آوینی رساندم و آخرین عکسها را از شهید آوینی و سعید یزدان پناه ثبت کردم.
عکسهایی که جمع گروه مستندساز را نشان میدهد قبل از ورود به میدان مین و یک ساعت قبل از انفجار است. آقای آوینی در آن لحظات توجهی به مصاحبه نداشت.»
بختیاری در اشاره به خاطرهای شنیدنی از آوینی گفت: در آخرین سفر که به فکه رفتیم آوینی به شدت تحت تاثیر فضا قرار گرفت. او در فکه فضای بسیار سبزی را دید که با گلهای شقایق پر شده بود و در میان گلها هم یک شهید وجود داشت. این تصویر بسیار زیبا و چشمنواز بود. آوینی با دیدن این صحنه یکباره گفت «عجب جاییه اینجا» این جمله یک جمله عادی نبود و گویا چیزی را در آنجا دید یا به او چیزی نشان داده شد. در سفر دوم به شدت بیتاب بود و میگفت که میخواهم اینجا فیلم عاشورایی بسازم اسمش را هم گذاشته بود «ستارههای آسمان گمنامی». او با شهادتش جزئی از این ستارهها شد.
این نمایشگاه ازدوشنبه ۳ تا ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ در روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۱۰ تا ۱۹ و در روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۵ تا ۱۹ در گالری «شماره یک خانه عکاسان ایران» واقع در حوزه هنری انقلاب اسلامی، خیابان سمیه تقاطع خیابان حافظ، میزبان چشمان علاقهمندان است.
1403/02/04
T
T