۱۲ آذر | در شبکه ویراستی منتشر شد؛
واکنش حجتالاسلام قمی به رونمایی از کتاب «عایده»
در گفتگو با حجتالاسلام روحالله حریزاوی درباره فلسفه بیعت با امام زمان (عج) در ۹ ربیعالاول عنوان شد
یومالله نهم ربیعالاول که از آن به عنوان یکی از روزهای شادی منتظران و زمانی برای تجدید میثاق با امام حاضر یاد شده است، از مناسبتهای ویژه در تاریخ تشیع محسوب میشود که شیعیان در این روز، ضمن بیعت با امام عصر، با برپایی جشن و سرور، به امامت رسیدن حضرت حجت (عج) را گرامی میدارند.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، یومالله نهم ربیعالاول که از آن به عنوان یکی از روزهای شادی منتظران و زمانی برای تجدید میثاق با امام حاضر یاد شده است، از مناسبتهای ویژه در تاریخ تشیع محسوب میشود که شیعیان در این روز، ضمن بیعت با امام عصر، با برپایی جشن و سرور، به امامت رسیدن حضرت حجت (عج) را گرامی میدارند و با برگزاری جلساتی پیرامون شناخت بیشتر حضرت مهدی(عج)، پاسخ به شبهات درباره مهدویت و سفر به اماکن زیارتی به خصوص مسجد مقدس جمکران به استقبال سالروز امامت حضرت مهدی(عج) میروند. در خصوص تبیین فلسفه بیعت با امام عصر(عج) در ۹ ربیعالاول با حجتالاسلام روحالله حریزاوی، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی گفتوگو کردهایم.
تراز دینمداری متوقف به ترک محرمات و انجام واجبات نیست و ارتباط با سلسه امامت و تمسک و بیعت عملی با امام معصوم شرط تحقق ایمان عملی است. در زیارات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده: "اللّهمَ بَلِّغ مَولایَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلواتُ اللهِ عَلَیه ...و در فراز دیگری از این زیارت میخوانیم: "اللّهمَ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی هذا الیَومِ وَ فِی کُلِّ یَومٍ، عَهداً و عَقداً و بَیعَةً فی رَقَبَتی"؛ خدایا من باز تجدید میکنم عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن من است. این به این معنی است که عهد با امام همراهی وتلاش برای تحقق شروط تحقق ظهور است. عهد بستن آنهم به شکل قلبی و عملی وظیفه شیعیان آن حضرت بوده و بر اساس قاعده نفی سبیل، هیچ مسلمانی حق پذیرش ظلم و جور را ندارد. فلسفه غیبت و ظهور امام زمان (عج) و حرکت ظلمستیزانه ایشان با ماهیتی ضداستکباری قابل تفسیر است و جدایی اندیشه مهدویت از جریان عدالت امکانناپذیر است. سیره سیاسی ائمه معصومین (ع) نیز مؤید این مسیر است. در صدر اسلام بهمنظور حفظ ارکان دین از یکسو و عدم آسیب مؤمنان از سویی دیگر موجب شده بود ائمه، به ظاهر با طاغوت زمان خود همراهی کنند. اما رسالت امام زمان (عج) این است که به امر خداوند در هنگام ظهور با همه مستکبران و زورگویان عالم مبارزه و مقابله کند.
اسحاق ابن یعقوب از امام زمان (عج) نقل میکند: «إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِی إِلاَّ وَقَعَتْ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ لِطَاغِیَهِ زَمَانِهِ وَ إِنِّی أَخْرُجُ حِینَ أَخْرُجُ وَ لاَ بَیْعَهَ لِأَحَدٍ مِنَ اَلطَّوَاغِیتِ فِی عُنُقِی» یعنی هریک از پدرانم بیعت یکی از طاغوتهای زمان به گردنشان بود، ولی من در حالی قیام خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی به گردنم نباشد.
به این معنا ظلمستیزی ویژگی بارز یاران حضرت حجت(ع) است. نزاع حق و باطل، دارالاسلام و دارالکفر همواره در طول تاریخ ادامه داشته و تا روز ظهور حضرت مهدی (عج) ادامه خواهد داشت. همان بنی اسرائیلی که به روایتی در یک روز هفتاد پیامبر را به شهادت میرساندند، مسیر خدعه در حق نبی خدا یوسف (ع) و گوسالهپرستی در غیبت موسی (ع) را پیشه گرفتند، امروز مصداق طاغوتند. همانهایی که برمبنای نژادپرستی خود را انسان درجه اول و دیگر انسانها را پستر از خود میدانند و درجنایت و نسلکشی از مردم مظلوم و بیدفاعی که سالهاست شعار آنها در برابر این همه جفا، حسبی الله و نعم الوکیل است، از همه جانیان عالم در سبعیت سبقت گرفتند. امروز بالغ بر چهل هزار مسلمان اعم از سالخوردهگان، زنان و کودکان بیدفاع در آوارگی و ذیل ظالمترین وشقیترین افراد روزگار یعنی صهیونیزم به شهادت رسیدند. اگر جبههی مسلمانان منتظر منجی بشریت، ذرهای در نفی این ظلم کوتاهی کرده و بیعت خود را با امام عصر در راستای این ایمان عملی به مواجهه همهجانبه با ظلم زمانهی ما نبینند پیرو حضرت حجت (عج) نبوده و بیعتی با فلسفه مهدویت به این معنا ندارند.
خانواده اصلیترین بستر برای تربیت فرزندانی مهدوی است. اولین و کانونیترین نهاد در جامعه که متولی امر تربیت انسان است، خانواده است و ارتباط عمیق مادر با فرزندان در فضای آکنده از مهر خانواده به عنوان عنصر انتقال دهنده ارزشهایی نظیر منتظرپروری و مسئولیتشناسی جایگاه ممتازی دارد. حضرت امام (ره) فرمودهاند: «این مادر که بچه در دامن او بزرگ میشود، بزرگترین مسئولیت را دارد و شریفترین شغل در عالم، بزرگ کردن یک بچه است و تحویل دادن یک انسان است به جامعه». رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله به والدین سفارش میکردند: «فرزندانتان را با محبت من و محبت اهل بیت من و قرآن تربیت و تادیب کنید.»
مادر میتواند با نقشی که در خصوص فرزندآوری و تربیت نسلی به عهده میگیرد، نقش اساسی در زمینهسازی برای ظهور ایفا کند. دقیقا اینجا همان جایی است که دشمن ایستاده و سعی میکند با هجوم مخرب و جنگ نرم رسانهای، ساحت مادری را مورد هجمه قرار داده تا جریان تربیت مهدوی را تحت تأثیر قراردهد. فلذا کانون اصلی درگیری جبهه حق و باطل در دنیای امروز خانواده است و در این بین مادر نقش کلیدی و محوری ایفا میکند. در این سالها دشمن کوشیده به شدت نقش مادری و همسری را کمارزش قلمداد کند و به نظر میرسد روی نقطه مهمی دست گذاشته و ما باید برای دفاع از حریم خانواده اهتمام بورزیم.
همانطور که حضرت خدیجه (س) و حضرت زهرا (س) در راستای تحقق اهداف اولیای الهی عهد و پیمانی ناگسستنی با پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) داشتند، باید توجه بانوان امروز این سرزمین را به این میثاق الهی معطوف داشت و نقش پررنگ بانوان ومادران در ساحتهای مختلف علیالخصوص پرورش نسل مهدوی گوشزد نمود. در واقع این سیر تربیتی مسیری است که از دوران باردهی و شیردهی شروع میشود و تا جوانی ادامه مییابد و مادر با مکانیزم محبت خود فرزند را از کودکی تا بزرگسالی با محبت مهدی فاطمه (س) بزرگ میکند.
بارزترین اثر انقلاب اسلامی در ساحت نشر اندیشه مترقی انقلاب است. با پیروزی انقلاب اسلامی، تشیع توانست در ساحت فلسفه تاریخ و فرایند تمدنسازی، تصویری توانمند، غایتخواه و آرمانگرا را در اندیشه مهدویت به رخ همگان بکشد. بعد از جنگ سرد و گذار از عصر جنبشهای چپ و انقلاب اکتبر روسیه، ایدئولوژی سرمایهداری درحوزه تمدنسازی و نشر الگوی حکمرانی و تجویز آن به حکام مسلمان و غیر مسلمان عالم دست پیش را گرفته بود و از طریق ارتباطات سیاسی و حاکمیتی و همچنین با سازمانهای بینالمللی خود، سلطه هژمونیک فکری برساخت حکمرانی جهان را دنبال میکرد. تا این که انقلاب اسلامی بهعنوان همآوردی وحیانی و الهی در مواجهه با جهانبینی سراسر غریزی و مادی ومنفعتجویانه غرب وارد میدان منازعه شد. گفتمان انقلاب اسلامی با الگوی حکمرانی توحیدی و شامل هستیشناسی و معرفتشناسی رئالیست توانست راه نجاتی مبتنی بر معنویت، عقلانیت و عدالت به جهانیان عرضه کند. تصویر آرمانگرای انقلاب اسلامی که در هجوم ایسمهای غرب وشرق به مهجوریت رسیده بود در اندیشه مهدویت به مرکز توجه مسلمانان و همینطور سایر آزادگان جهان وارد شد.
کارگزاران نظام ولایی و مهدوی که خود بایستی از محبان اهل بیت بوده و متعهد به نظام توحیدی حاکم باشند که الحمدلله هستند، بایستی در مقام کارگزار به ساخت ذهنی غایتگرا و آرمانگرا از حکمرانی گفتمان حاکم در مسیر هژمونی یاری رسانده و درمقام کنشگران متعهد بتوانند مبتنی بر نقش دوم حاکمیت بعد از خانواده در تربیت، مسیر نیل جامعه ما به جامعه مهدوی و آماده ظهور را بیش از پیش تسهیل نمایند. مسئولان باید بتوانند توسعه بسترهای خیر و نیکی و دفع آفات آسیبها و موانع را در دستور کار هدایت جامعه قرار داده، ضمن این که آرمان والای حضرت حجت (عج) مبنی بر صفکشی در مواجهه با باطل زمانه یعنی صهیونیزم جهانی را همواره سرلوحه خود قرار دهند.
پس از غیبت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) بنابر حکمت پروردگار عالم، سیر تربیتی خاصی برای رسیدن انسان به مقام ربوبیت و ولایت در نظر گرفته شده است. علم و بیرق نشان دادن راه و تربیت براساس معارف اهل بیت (ع) به علما و روات احادیث سپرده شده که درحال حاضر ولایت مطلقه فقیه به عنوان سلسله همان شجره و سرآمد علمای عصر حاضر ادامه دهنده حرکت مهدوی است، مسیری که اولیا و صالحین آنرا شروع کردند و به فضل خداوند متعال این پرچم از جانب ولیفقیه که نائب عام امام عصر (عج) محسوب میشود به دست حضرتش میرسد. نظام حکمرانی در انقلاب اسلامی بر اساس هویت و فطرت تمدنی مهدوی ایجاد شده که این فطرت مبتنی بر تمایل انسان به امر متعالی است، چیزی که سرآمد آرمان جامعه یکپارچه مهدوی است. اینجا وجه تمایز تمدن مهدوی و در سلسله آن جمهوری اسلامی با سایر تمدنها مشخص میشود. امامت و ولایت شیعی با اتصال به سرچشمههای فهم دین و مرجعیت معارف راه را بر ورود قرائتهای سکولار از دین میبندد. فعلیت فطرت در تمدن اسلامی صورت میپذیرد که امتداد آن تمدن مهدوی است و تمام فطرت و اسلام کامل با آمدن انسان کامل انشاءالله محقق میشود. مقام معظم رهبری در یکی از بیانات خود در سال ۸۰ در این زمینه میفرمایند: "حقیقت مردمسالاری دینی این است که یک نظام باید با هدایت الهی و اراده مردمی اداره شود و پیش برود. اشکال کار عموم نظامهای دنیا این است که یا هدایت الهی در آنها نیست – مثل بهاصطلاح دموکراسیهای غربی که اراده مردمی علیالظاهر هست، اما هدایت الهی را ندارند – یا اگر هدایت الهی را دارند یا ادعا میکنند که دارند، اراده مردمی در آن نیست؛ یا هیچکدام نیست که بسیاری از کشورها این گونهاند؛ یعنی نه مردم در شئون کشور دخالت و رأی و ارادهای دارند، نه هدایت الهی وجود دارد." جمهوری اسلامی، یعنی آنجایی که هدایت الهی و اراده مردمی توأم با یکدیگر در ساخت نظام تأثیر میگذارند. بر این نظریه، هیچگونه خدشه و اشکالی در بحثهای دانشگاهی و محافل تحقیقاتی وارد نمیشود.
در نظریه امامت شیعی ظرفیت تغییر و تحول انسان به امام سپرده شده است و گستره ولایت او تمام جوامع بشری در طول تاریخ را دربرمیگیرد و این راهبری تمامی مناسبات را در جهت توحیدی قرار میدهد. نظریه ولایت فقیه داعیهدار تمدن اسلامی مبتنی برظرفیت تکامل انسان و بسترسازی برای رسیدن عصر ظهور انسان کامل است و احیای گفتمان همهجانبه ائمه و ندای حکمرانی توحیدی را مبتنی بر نظریه ولایت فقیه در دستور کار دارد.
بیعت و پیوند ناگسستنی شیعیان با حضرت حجت (عج) عهدی است که دائما میبایست تجدید شود. این که برای آن حضرت دعای فرج و دعای عهد خوانده میشود، نوعی اعلام وفاداری و پایبندی به حضرت حجت و آرمان اوست. مسجد جمکران که به دستور آن حضرت بنا شده است، مهمترین پایگاه شیعیان شیفته و عاشقان دلسوختهی حضرت بقیّةاللَّه، أرواحنا فداه است. مقام معظم رهبری همواره به مسجد جمکران به مثابه مکانی که مورد توجه پروردگار و حضرت است مشرف میشوند و تاکید دارند که همگان در این مکان مقدس حضور یابند و کسب فیض نمایند. مرحوم آیتالله بهجت میفرمودند: انصاف این است که جمکرانی که اینجا هست، به همان مسجد سهله آنجا شباهت دارد. ایشان در جایی دیگر میگویند: افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران میروند و نمیدانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند. یکی از تقیدات معظم له رفتن به مسجد مقدس جمکران و توسل و دعا و نماز در آن مکان است. مطابق آمار، همه ساله، بیش از بیست میلیون عاشق دل باخته، از سرتاسر میهن اسلامی و جهان، در این پایگاه معنوی، گرد میآیند و مطالبه رهبر معظم انقلاب این است که تدابیری اتخاذ شود که این عدد به سه برابر افزایش یابد. اینکه خود حضرت دستور به دایر شدن این مسجد را دادهاند و امر فرمودهاند که مردم به این مسجد روی آورند بر جایگاه و عظمت آن میافزاید و وظیفه همه ما را مضاعف میکند. در کتاب «خلاصةالبلدان» از کتاب مونسالحزین از تصنیفات شیخ صدوق با سند صحیح و معتبر، از امیرمؤمنان (ع) روایت شده که ایشان خطاب به حذیفه فرمودند: «ای پسر یمانی! در اول ظهور، خروج نماید قائم آل محمد (عج) از شهری که آن را قم گویند و مردم را دعوت به حق میکند، همة خلائق از شرق و غرب، به آن شهر روی آورند و اسلام، تازه شود… ای پسر یمانی! این زمین مقدس است، از همه لوثها، پاک است… عمارت آن، هفت فرسنگ در هشت فرسنگ باشد. رایت وی بر این کوه سفید بزنند، به نزد دهی کهن، که در جنب مسجد است، و قصری کهن - که قصر مجوس است و آن را «جمکران» خوانند. از زیر یک مناره آن مسجد بیرون آید، نزدیک آن جا که آتشخانه گبران بوده...»
حکمرانی دینی مبتنی بر نقش و نگاه مهدوی در نشر تربیت مهدوی و امتداد این تمدن و توجه به اماکن خاصه در بیعت با حضرت نیز موثر است، چنانچه مقام معظم رهبری در دیدار با عوامل اجرایی مسجد جمکران فرمودند: «اهل معنا و اهل توجّه و تذکّر، دلدادهی به این محل بودند، لکن تودهی مردم، عامّهی مردم، حتّی ما طلبهها بیتوجّه بودیم، غافل بودیم. یکی از عیوب حاکمیّت دستگاههای سیاسی غیر دینی و غیر معنوی همین غفلت است؛ مردم از ارزشهایی که دم دست آنها است و میتوانند استفاده کنند غافل میمانند. وقتی حاکمیّتِ مسلّط بر جامعه و محیط بر جامعه، یک حاکمیّت معنوی بود، الهی بود، دینی بود، یک خاصیّت طبیعی آن همین است که معنویّات رواج پیدا میکند، جلوی چشم قرار میگیرد، دلها به طرف آن جذب میشود؛ این چیزی است که امروز اتّفاق افتاده»
منبع: همشهری آنلاین
1403/06/25
T
T