حوزه هنری | کاظم چلیپا از آخرین اثر شهیده هنرمند گفت؛
اثر عاشورایی منصوره عالیخانی، کاری بود که نیمهتمام ماند
همدان| مهدی قاسمی، کارشناس مسائل سیاسی عنوان کرد:
کارشناس مسائل سیاسی، تحولات پرشتاب منطقه را نه یک درگیری نظامی، بلکه نبردی عمیق میان تمدنها و ایدئولوژیها دانست و بر هویت ایرانی-شیعی و توان داخلی کشور به عنوان کلید عبور از این پیچ تاریخی تأکید کرد.
به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، مهدی قاسمی، کارشناس مسائل سیاسی، در هفتمین نشست بانوان فعال فرهنگی همدان که در سالن اجتماعات سازمان تبلیغات این شهر برگزار شد، به تحلیل جامع تحولات غرب آسیا و جایگاه ایران در این نبرد پیچیده پرداخت.
وی با تأکید بر ضرورت رویکردی علمی و منطقی در تحلیل مسائل، از حاضران خواست تا به اقناع فکری مخاطبان خود کمک کنند تا از آسیبهای ناشی از احساساتگرایی صرف جلوگیری شود.
فروپاشی دولتها در غرب آسیا: الگوی دومینووار
قاسمی به پدیدهی فروپاشی سریع دولتها در منطقه غرب آسیا اشاره کرد و آماری تکاندهنده از ۲۱ سال گذشته ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۴ ارائه داد.
وی با مقایسه سالهای طولانی حکمرانی رهبرانی چون صدام (۲۴ سال)، بن علی (۲۴ سال)، حسنی مبارک (۳۰ سال)، قذافی (۴۲ سال)، علی عبدالله صالح (۲۲ سال) و حافظ و بشار اسد (۵۲-۵۳ سال) با مدت زمان اندک فروپاشی قدرت آنها (از ۲۸ روز تا ۱۱ ماه)، این روند را «سریع، تند و به صورت دومینووار» توصیف کرد و مجموع ۲۲۱ سال حکمرانی را که در عرض تنها ۱۸ ماه از بین رفت، شاهدی بر عمق تحولات منطقه دانست.
چرا غرب آسیا محور درگیریهاست؟
این کارشناس مسائل سیاسی با طرح این سوال کلیدی که چرا غرب آسیا تا این حد کانون درگیریهاست، به نظریه فرانسیس فوکویاما، اندیشمند برجسته آمریکایی، استناد کرد.
وی گفت که فوکویاما پس از بررسی نحلههای فکری مختلف در جهان، تنها نگرانی اصلی خود را اسلام و به طور خاص اسلام شیعی متمرکز در ایران زیر نظر ولی اعلام کرده است.
قاسمی با اشاره به جلد چهارم کتاب «پایان تاریخ» فوکویاما که در آن آمده است: شیعیان باقیماندگان اصلی کره زمین خواهند بود به شرط اینکه به محتویات این کتاب عمل نکنیم، نتیجه گرفت که غرب با تفکر بنیادگرایی اسلامی و نقش ایران در آن مخالف است.
وی در ادامه، دلیل اصلی این درگیریها را نه توانمندیهای نظامی یا موشکی ایران، بلکه «نبرد ایدئولوژیک» دانست.
قاسمی به باور برخی در غرب و آمریکا از جمله دونالد ترامپ و افراطگرایان اوانجلیست به وقوع آخرالزمان اشاره کرد که قرار است در محله ما غرب آسیا به نتیجه برسد.
وی با برشمردن وقایع آخرالزمانی مانند ظهور سید خراسانی در ایران، سید یمانی در یمن، درگیری با سفیانی در سوریه و شامات، و نبرد آرماگدون در فلسطین، نشان داد که کانون این رخدادها در همین منطقه است.
قاسمی همچنین به سخنان کاندولیزا رایس در سال ۲۰۰۱ اشاره کرد که با طرح نقشه «خاورمیانه جدید»، هدف مهار ایران تا سال ۲۰۲۵ را مطرح کرده بود و در غیر این صورت، ایران به قدرتی بزرگ تبدیل خواهد شد. وی پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۳۰، با انتقال قدرت از غرب به شرق، «مثلث روسیه، ایران و چین» به عنوان یک قدرت جهانی مطرح خواهند شد.
اسرائیل؛ یک پادگان نظامی و قطعهای از پازل بزرگتر
این کارشناس سیاسی تأکید کرد که اسرائیل عددی نیست و آن را یک «پادگان نظامی آمریکا» خواند که در بیانیه بالفور توسط انگلیسیها تحمیل و توسط آمریکاییها تقویت شده و به عنوان «غده سرطانی» در میان کشورهای اسلامی قرار گرفته است.
وی تشریح کرد: اسرائیلیها از بدو تولد نظامی محسوب میشوند و در سه گروه ارتش، شهرکنشینان مسلح و شهروندان عادی که همگی نظامیاند سازماندهی شدهاند.
قاسمی درگیری با اسرائیل را نهایت سادگی دانست و هدف اصلی را تقابل اندیشهای بین اسلام ناب محمدی و نظام سلطه با محوریت آمریکا و اذناب منطقهای آن عنوان کرد.
وی به مظلومنمایی اسرائیل پس از درگیریها و حمایت ۲۸ کشور اروپایی از آن اشاره کرد که نشان از آرایش جبههای علیه تفکر دینی ایران دارد.
توان هستهای و ضرورت مقاومت ملی
قاسمی بر اهمیت انرژی هستهای ایران تأکید کرد و آن را نه صرفاً برای ساخت بمب، بلکه برای آینده انرژی جهان، تولید رادیوداروها، جراحیهای هستهای و اصلاح نباتات ضروری دانست.
وی با اشاره به وجود بیش از ۷۰ نیروگاه هستهای در آمریکا و عضویت ۵۰ ساله ایران در انپیتی در مقابل عدم عضویت و تسلیحات هستهای اسرائیل، این وضعیت را غیرمنطقی و ناشی از زورگویی دانست.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به تجربه تلخ سرهنگ قذافی که با تسلیم شدن در برابر غرب، کشورش به ویرانی کشیده شد، هرگونه ایده سازش و واگذاری قدرت هستهای را سادگی خواند.
قاسمی با انتقاد از شعار «بیطرفی» و «نه غزه نه لبنان»، به تجربه تاریخی ایران در جنگ جهانی اول و دوم اشاره کرد که با وجود بیطرفی، کشور متحمل خسارات و اشغال شد.
وی تأکید کرد: تدبیر حاج قاسم سلیمانی در ایجاد عمق استراتژیک و جابهجایی خطوط دفاعی به هزاران کیلومتر دورتر از مرزها، امنیت کنونی کشور را تأمین کرده است.
حماقت دشمن و تقویت هویت ایرانی-شیعی
قاسمی، حمله اخیر اسرائیل به ایران را یک حماقت بزرگ خواند که برخلاف برنامهریزی پنجساله آنها برای فلج کردن زنجیره فرماندهی و زیرساختهای نظامی ایران، نتیجه معکوس داد.
وی به توصیه برژینسکی در سال ۲۰۰۴ اشاره کرد که به پسرش گفته بود هویت شیعی با هویت ایرانی اگر با هم گره بخورد، کار شما بسیار سخت خواهد شد و حمله اخیر را عاملی برای «پیوند دوباره جوانان با بدنه حاکمیت» دانست.
وی تشریح کرد که چگونه رهبر انقلاب با حفظ خونسردی و ترمیم سریع زنجیره فرماندهی، طرح حمله رعدآسای دشمن را خنثی کردند.
قاسمی با اشاره به تصاویر شهدای عادی و غیرنظامی در تهران و غزه، نتیجه گرفت که این حمله باعث شد مردم ایران، حتی آنهایی که کمتر درگیر مسائل سیاسی بودند، به عمق دشمنی پی ببرند و هویت اسلامی با ملیگرایی ایرانی گره بخورد.
وی به تأثیرگذاری عمیق صحنههایی مانند ابراز ارادت یک بانوی کمحجاب به رهبری و نظام اشاره کرد که به مراتب از هزاران سخنرانی تأثیرگذارتر بود و نشان داد که «خون شهید جریانساز است».
ضرورت انسجام ملی در برابر دوقطبیسازی
این کارشناس سیاسی به شدت از رویکردهای انفعالی برخی مسئولین داخلی، به ویژه اظهارات اخیر رئیسجمهور مبنی بر امکان صلح با ترامپ، انتقاد کرد و آن را دروغی برای شکستن مقاومتها دانست.
وی با تأکید بر انسجام ملی که پس از عملیات اخیر به بیش از ۸۰ درصد رسیده است، خواستار هوشیاری در برابر توطئههای دشمن برای دوقطبیسازی جامعه از طریق مسائلی مانند «مقاومت ملی» در برابر «مذاکره ملی» یا القای مشکلات از طریق «اتباع خارجی» شد.
قاسمی از بانوان فعال فرهنگی خواست تا با هوشمندی، هماهنگی و انسجام، نقش خود را به عنوان «نایب ولی» ایفا کرده و در این جنگ تمدنی بزرگ، در کنار رهبری و ملت ایستادگی کنند.
1404/04/18
T
T