مرکز هنری رسانهای نهضت | نگاه حجتالاسلام مقدسیان به چگونگی شکلگیری نگرشهای دینی در کودکان؛
چگونه برنامههای فرهنگی میتوانند دین را برای نسل جدید جذابتر کنند؟
خوانشی نو از ماجرای سقیفه به روایت ابوحیان توحیدی
آیین رونمایی کتاب «سقیفه و خلافت»، در سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، در روز شنبه، ۲۳ اردیبهشتٰ، ساعت ۱۳، در سالن نشستهای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، با حضور سعید طاووسی، اصغر قائدان و همچنین محمدحسین خوانینزاده، مؤلف کتاب، برگزار خواهد شد.
به گزارش روابطعمومی سازمان تبلیغات اسلامی، نخستین چاپ کتاب «سقیفه و خلافت؛ ترجمه و تحلیلی متفاوت از روایت ابوحیان توحیدی» نوشتۀ محمدحسین خوانینزاده، اثری است که با نگاهی نو به بیان ماجراي سقيفه میپردازد.این کتاب در صدد آن است تا فارغ از بحثهای جانبدارانه و با تکیه بر مشترکات میان متون تاریخی، روایت ابوحیان را در مورد سقیفه از منظر تاریخ، ادبیات و باورها راستیآزمایی کند و نگاهی منصفانه و تحلیلی نو از یک سند تاریخی ارائه دهد. اين كتاب در ۱۹۶ صفحه و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، در بهار ۱۴۰۲، در شرکت چاپ و نشر بینالملل روانۀ بازار شده است.
روایت ابوحیان توحیدی با نام «رسالة السقیفة»، گفتوگوی چهارنفرهای را به نقل از استادش «ابوحامد مرورودی»، از ابوبکر، عمر، ابوعبیده و امام علی علیهالسلام، پیرامون جدل و تنشهای خلفا بر سر خلافت، سقیفه و چگونگی دستیابی به قدرت، نقل میکند که از جهت متنی، پیوستگی، نظم منطقی، استدلالیبودن، و طرح برخی از مسائل، منحصربهفرد، شگفتانگیز و قابل تأمل است که در میان منابع عربی مورد بیمهری قرار گرفته است و در منابع فارسی، بهطور کلی جاافتاده و سخنی از آن به میان نیامده است.
این گفتگو و مسائل بررسیشدۀ پیرامون آن در این کتاب، بهخوبی میتواند مرامنامه مختصر و نسبتاً کاملی از سیره اعتقادی و بحثهای کلامی شیعه و سنی در مسئلۀ امامت و خلافت را بیان کند.
نویسنده تلاش کرده است با ادلۀ قانعکننده، دلیل حذف روایت ابوحیان، روایات مشابه آن در منابع تاریخی و حذف امثال ابوحیان را در تاریخ بیان کند و تلاشِ دستهای پشتپرده را برای تاریخنویسی انحصاری، حذف افکار و شخصیتها و ترویج نگاه تکبعدی، به نمایش گذارد. این کتاب علاوه بر احیاء «رسالة السقیفة» ابوحیان توحیدی، بازخوانی جدیدی را در چند حوزۀ مطالعاتی - با محوریت و تمرکز بر تنش میان خلفای چهارگانه-، پی میگیرد و برخی از دیدگاههای مرسوم را به چالش میکشد.
در بخشي از کتاب میخوانیم: «باید به نتیجه نظاره کرد. نه نقلهای مدحآمیز و تقلّبی تاریخی که تناقضات فراوانی را همراه دارد و صاحبان قدرت در تدوین و تکوین و نگارش آن نقش و نظارت مستقیم داشتهاند. باید صورت عریان تاریخ را که از تحلیل و مصادره به مطلوب عاری است نظاره کنیم. باید نیک بیاندیشیم چه شد سنت مذموم قبیله که پیامبر درصدد براندازی آن بود، قویتر از گذشته احیا شد و باب خلیفهکشی از ابتدا باز شد و حتی مرگ خلیفۀ اول، مشکوک است و جنگهای خانمانسوز بسیاری برپا شد و مسلمانکشی در خلافت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به اوج خود رسید و آن جنگها نبود مگر نتیجۀ بنیانهای طراحیشده یا نشده از قبل.»
همچنين در جاي ديگري از كتاب آمده است: «باور به این پندار (عدالت تمامی صحابه و صائب بودن آنان) بسیار سادهانگارانه است و شعور و شناخت آدمی را دستِکم و به سخره میگیرد و مردم بهصورت انفعالی و سرسپرده، به قضاوقدر، خواسته، امر و علم خداوند، حواله داده میشوند و امور اجتماعی و سیاسی آنان، به انحراف و تباهی و رخوت و استبداد حاکمان کشیده میشود. همانطور که در تاریخ مسلمانان، بهوضوح مشاهدهکرده و میکنیم.»
1402/02/22
T
T